پایگاه خبری اصناف و بازرگانی

جمعه , ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

مشارکت اجتماعی همگان را برای درگیرشدن متقاعد می‌کند

مشارکت اجتماعی در برگیرنده انواع مختلف کنش‌های فردی و گروهی به منظور دخالت در تعیین سرنوشت خود، جامعه و تأثیر‌نهادن بر فرایندهای تصمیم‌گیری درباره‌ی امور عمومی است. مشارکت می‌تواند در سه سطح ذهنی و عینی و روحیه مشارکتی مطرح باشد: بعد ذهنی مشارکت، همان تمایل به مشارکت اجتماعی است که در نتیجه اعتماد و سایر عوامل زمینه‌ساز در فرد ایجاد می‌شود. بعد عینی و رفتاری مشارکت اجتماعی که به صورت عضویت، نظارت، اجرا و تصمیم‌گیری بروز می‌کند، همان پیوند عینی افراد است و روحیه‌ی مشارکت با توجه به تعریف آن، عبارت است از متقاعد به درگیرشدن همگان در مشارکت. یعنی احساس نیاز آحاد جامعه به مشارکت و اهمیت و اولویت‌یافتن تلاش‏های جمعی در راستای پاسخگویی به نیازهای عمومی جامعه است. معنای خاص روحیه مشارکتی، متقاعد و درگیرشدن کنشگران در مشارکت در فعالیت‏ها و برنامه‌های درون سازمانی و برون سازمانی است.

طبق مدل آیزن و فیش باین، برای تبیین رفتار، باید ابتدا به آمادگی و یا گرایش به بروز رفتار یا انجام عمل توجه کرد؛ زیرا گرایش و آمادگی برای انجام رفتار، مقدم بر خود رفتار و عمل است. در بروز یک رفتار، قصد و نیت برای انجام آن رفتار نهفته است. نیت نیز تابع دو متغیر گرایش به رفتار و هنجار ذهنی است. بر این اساس مشارکت ذهنی به معنای درگیری ذهنی و عاطفی فرد نسبت به موقعیت‌های گروهی است که او را بر می‌انگیزد تا برای دستیابی به هدف‏های گروهی، دیگران را یاری دهد.

یکی از موضوع‌های مهمی که در دنیای امروز توجه بسیاری را به خود جلب کرده، بحث بهزیستی ذهنی و سرزندگی است. احساس سرزندگی با شادکامی ارتباط نزدیکی دارد. آرگایل بر این باور است که روابط اجتماعی تأثیر بسیار زیادی بر نشاط اجتماعی افراد دارد. دورکیم هم در نظریات خود، حضور افراد در انجمن‌های داوطلبانه را منبع رضایت خاطر آن‌ها می‌داند. مشارکت اجتماعی بر میزان نشاط افراد جامعه اثر می‌گذارد. افرادی که از نظر روابط اجتماعی مهارت بیشتری دارند و بهتر می‌توانند با مردم رابطه برقرار کنند، نسبت به افرادی که از نظر مالی غنی‌ترند ولی روابط اجتماعی مطلوبی ندارند، با نشاط‌تر هستند.

در بین ابعاد مشارکت، بعد روحیه مشارکتی و مشارکت ذهنی تبیین‌کننده‏های نشاط اجتماعی هستند. در این راستا به نظر می‏رسد همان طور که پارسونز مطرح می‏سازد، نوعی ناهماهنگی بین خرده‌نظام‌ها و ابعاد مختلف و تفاوت نظام شخصیتی سبب می‌شود که افراد به جای اینکه برون‌گرا بوده و در تعامل‌ها و فعالیت‌های اجتماعی با دیگران احساس مثبتی را تجربه کنند، با توجه به بالا بودن اعتماد درون‌گروهی و میزان بالای بی‌تفاوتی، احساس همبستگی کمتری با هم در جامعه دارند.

نگاهی به ابعاد مختلف راضی بودن و احساس نشاط در زندگی، به خوبی نشان می‏دهد که بخشی از منبع شکل گیری این احساسات، مربوط به ابعاد متفاوت مشارکت اجتماعی و فعالیت‏های  آگاهانه است و این تلاش‏ها زندگی افراد را معنادار ساخته، به آن‌ها هویت بخشیده و رضایت آن‌ها از زندگی‌شان را سبب می‌شود.

بنابراین می توان گفت: تمام این تعبیرات و منابعی که از تأثیر مفهوم مشارکت اجتماعی سخن می‌گویند؛ بر ضرورت تقویت آن در هر محیطی که بتوان آن را جمع اطلاق کرد ، صحه می‌گذارد.

منبع: برداشتی از مقاله ی پیوست شده

https://jas.ui.ac.ir/article_18407.html

 

زهرا علی پناه

» مطالب توصیه شده

» سایت خوان گروه رسانه‌ای هفت اقلیم هنر

© کپی‌رایت ۲۰۲۲, تمامی حقوق متعلق است به گروه رسانه‌ای چکاد است  |  خانه روشن

» میدان بهارستان، کوچه جورکش، بن‌بست طالقانی، پلاک7

»راه‌های ارتباطی: 36915842-021 ؛ 09377397992