بعید نیست که از فصل آتی، فرصت حضور کریس رونالدو در ایران هم فراهم شود. این مورد به خودی خود تا چند روز قبل میسر نبود؛ چون تیمهای عربستانی از حضور در ایران سر باز میزدند و بازی نمایندگان ایران و عربستان به کشور ثالث سپرده میشد.
حالا به نظر میرسد میشود در این ماجرا کمی مثبت بود؛ بهویژه اینکه مسئولان سیاسی دو کشور هم کدورتهای مرتبط با حوزه دیپلماسی را به دست فراموشی سپرده و اخیرا توافق مهمی انجام دادهاند که از این پس، آشتی در روابط جاری شود.
حضور کریستیانو رونالدو، یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال، در عربستان پیامدهای زیادی در منطقه داشته است.
دمدستیترین آنها مربوط به توجهی است که رسانههای معتبر دنیا به خاورمیانه، خاصه عربستان داشتهاند. کشوری که تا یک دهه قبل حرف چندان زیادی در فوتبال دنیا و حتی منطقه نداشت، این روزها با سرمایهگذاری در محبوبترین رشته ورزشی دنیا، قصد دارد نامش را از این طریق تکثیر کند به این امید که بخشی از نگاه منفیای که به این کشور وجود دارد، بهویژه مسائلی مربوط به حقوق زنان و حقوق بشر را از بین برده و به دید مثبت تغییر دهد.
دقیقا به همین دلیل است که مسئولان سلطنتی این کشور رو به فوتبال آورده و درست مثل همسایهشان یعنی قطریها، به خرید باشگاههای معتبر فوتبال در دنیا توجه کردهاند. این روزها عربستانیها مالکیت باشگاه نیوکاسل در لیگ برتر انگلیس، برترین لیگ باشگاهی در فوتبال دنیا را در اختیار گرفته و هرازگاهی شایعه میشود که قصد دارند برای خریدن تاتنهام یا منچستریونایتد نیز اقدام کنند.
همزمان با چنین اتفاقاتی، گرفتن میزبانی رشتههای دیگر ورزشی در سطح جهانی هم در دستور کار مسئولان ورزشی و سیاسی این کشور قرار گرفته و حسابی برایش هزینه میکنند. البته دستاوردشان هم مثبت بوده و بعد از چند سال تلاش در این زمینه، حالا رفتهرفته ستارههای نامی دنیا را هم به زندگیکردن در عربستان راغب میکنند. بزرگترین مثال برای این بخش، حضور کریستیانو رونالدو، فوقستاره پرتغالی دنیای فوتبال، در عربستان است که با قراردادی ۲.۵ساله به النصر در این کشور پیوسته.
از زمانی که رونالدو به عربستان آمده، کشورهای مختلف برای خریدن حق پخش بازیهای لیگ عربستان صف کشیدهاند و این روزها بازیهای لیگ این کشور بهویژه در دیدارهایی که قرار است النصر به میدان برود، طرفداران سینهچاکی دارد. حضور رونالدو در عربستان علاوه بر این کشور، دیگر همسایههای عربستان و البته کشورهای خاورمیانه را هم تحت تأثیر قرار داده و آنها با شروع رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا میتوانند از حضور رونالدو درکشورشان بهعنوان یک فرصت مهم استفاده کنند.
این موضوع جدیدا شامل حال ایران هم شده و بعید نیست که از فصل آتی، فرصت حضور کریس رونالدو در ایران هم فراهم شود. این مورد به خودی خود تا چند روز قبل میسر نبود؛ چون تیمهای عربستانی از حضور در ایران سر باز میزدند و بازی نمایندگان ایران و عربستان به کشور ثالث سپرده میشد. حالا به نظر میرسد میشود در این ماجرا کمی مثبت بود؛ بهویژه اینکه مسئولان سیاسی دو کشور هم کدورتهای مرتبط با حوزه دیپلماسی را به دست فراموشی سپرده و اخیرا توافق مهمی انجام دادهاند که از این پس، آشتی در روابط جاری شود.
اگرچه هفته گذشته صحبت زیادی از اهمیت توافق دو کشور با یکدیگر مطرح شده است، ولی بخشی که کمتر مورد توجه قرار گرفته یا اصلا درباره آن صحبت نشده، مربوط به بندهای توافقی است که پای ورزش و حوزه جوانان را هم به میان میکشد. در خبری که از سوی وزارت خارجه ایران منتشر شده، عنوان شده است «دو کشور با تأکید بر احترام به حاکمیت و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر در زمینه اجرای موافقتنامه همکاریهای امنیتی امضاشده در تاریخ ۲۸/۱/۱۳۸۰ خورشیدی برابر با ۱۷/۴/۲۰۰۱ میلادی و نیز موافقتنامه عمومی همکاریهای اقتصادی، بازرگانی، سرمایهگذاری، فنی، علمی، فرهنگی، ورزشی و جوانان، امضاشده در تاریخ ۶/۳/۱۳۷۷ خورشیدی برابر با ۲۷/۵/۱۹۹۸ میلادی توافق کردند».
در این توافق به وضوح به همکاری و ازسرگیری روابط در حوزه ورزش هم اشاره شده است که همین بخش میتواند پایانی بر حضورنداشتن تیمها و ورزشکاران عربستانی در ایران باشد. تیمهای عربستانی از سال ۱۳۹۴ به این طرف از سفر به ایران برای تقابل با رقبای ایرانی منع شدهاند و در این مسیر حمایت کنفدراسیون فوتبال آسیا را هم دارند. از دی ۱۳۹۴ تا به الان، هر بار که قرار شده تیمی از عربستان به ایران بیاید، بازی به کشور ثالث برده شده و فرصت میزبانی برای تیمهای ایرانی از دست رفته است.
ورزش ایران از یک سو و فوتبال ملی و باشگاهی ایران در این بخش از سوی دیگر قربانی عدهای خودسر شدند که دی ۱۳۹۴ از دیوار سفارت عربستان در تهران بالا رفتند. ماجرا مربوط به همان روزی است که عربستانیها شیخ نمر را اعدام کردند. آن روزها ابتدا عدهای در مشهد از دیوار کنسولگری عربستان بالا رفتند و پرچم این کشور را پایین کشیدند و شب هم نوبت به تهران رسید تا عدهای از دیوار سفارت این کشور در پایتخت ایران بالا بروند و پرچم را به زیر بکشند و موجب تخریب جزئی شوند. درست از فردای همان روز، رابطه دیپلماتیک عربستان و ایران شکرآب شد و با وجود تلاش سیاستمداران ایرانی، هرگز این موضوع با وجود گذر زمان درست نشد. آن زمان، خبرگزاری دولت از افرادی که از دیوار سفارت عربستان بالا رفتند، بهعنوان عدهای «خودسر» نام برد و دولت وقت هم برای اینکه رابطه دیپلماتیک با عربستان خرابتر نشود، خبر داد این افراد را بازداشت و تنبیه خواهد کرد.
قریب به یک سال بعد از رسیدگی به آن پرونده، غلامحسین محسنیاژهای، سخنگوی وقت قوه قضائیه، نام حسین کردمیهن را بهعنوان یکی از افرادی که نقش اصلی را در این پرونده داشته، مطرح کرد. حسین کردمیهن هم مدتی بازداشت، ولی بعد از رسیدگی به پروندهاش آزاد شد. رسیدگی به این پرونده عربستانیها را ناراضی نگه نداشت و آنها روابط دیپلماتیک با ایران را قطع کردند. گو اینکه در همین راستا یکی، دو کشور همپیمان عربستان ازجمله امارات و بحرین نیز آتشبیار معرکه شدند و ضمن حمایت از عربستان در این ماجرا، خواستار آن شدند که کل بازی نمایندگان ایران در لیگ قهرمانان آسیا با هر رقیب آسیایی به کشور ثالث برده شود. هرچند کنفدراسیون فوتبال آسیا با این پیشنها موافقت نکرد، ولی نفوذ آنها در لایههای مدیریتی AFC باعث شد تا فرصت میزبانی از ایران حتی در تورنمنتهای کوچکتر هم گرفته شود.
توافق اخیر، ولی احتمالا پایانی بر این اوضاع مبهم است؛ اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود، از آنجا که در بندهای توافق بهوضوح به ماجرای ورزش پرداخته شده، به نظر میرسد باید از فصل آینده منتظر حضور عربستانیها بود. البته این حضور قطعا جذابیتی به اندازه حضور احتمالی کریستیانو رونالدو در ایران نخواهد داشت. او در این فصل با النصر برای رسیدن به قهرمانی در لیگ عربستان تلاش میکند و بدیهی است که ادامه چنین روندی به معنی قطعیشدن حضور تیمش در لیگ قهرمانان آسیاست.
حال، همگروهیشدن یا تقابل النصر با یکی از تیمهای ایرانی، فرصت حضور کریس رونالدو در ایران را فراهم میکند؛ چون برخلاف گذشته نه خبری از کروناست که میزبانیها به یک کشور ثابت سپرده شود و نه دیگر خبری از اختلافات دیپلماتیک است که عربستانیها از حضور در ایران خودداری کنند. واضح است که اگر چنین فرصتی فراهم شود، آن وقت باید به فکر سازوکار جدی برای بهرهبردن از حضور کریس رونالدو در ایران بهویژه از بُعد تبلیغاتیاش بود تا شاید مثل عربستان بتوان تصویر مثبتی از ایران به جهان بیرون مخابره کرد. پرواضح است که این موارد درگیرودار احتمالات است، ولی نیاز به مدیریت لازم در این بخش است تا اگر این احتمال به واقعیت نزدیک شد، اسیر رفتارهای شتابزده نشد.