در ١٣٢٤ و ١٣٢٥ه.ق در خیابان علاءالدوله (فردوسی) کنونی دو عکاسخانه یکی به نام آنتوان سوریوگین و دیگری به نام عکاسخانه مسنن دایر شد که بیشتر خارجیها به آنجا رجوع میکردند. از شاگردان عبداللهمیرزا که در لابراتوار او کار میکردند، دو نفر دیگر هم در اوایل سال١٣٠٠ شمسی عکاسخانههای دیگری دایر کردند که هر دو در خیابان ناصریه بود: یکی ماشاءا…خان و دیگری خادم که عکسهای ارزانتر میانداختند. ژوزف پاپازیان، عکاسخانه خود را در سال١٢٩٢ه.ق در تهران دایر کرد. او که در شهر تفلیس فن عکاسی را فرا گرفته بود، ابتدا در تبریز، کارگاه عکاسی خود را بنا نهاد. عکاسان غیرایرانی که در قالب گروهها و هیاتهای نظامی یا اقتصادی وارد ایران شدهاند، سه گروه فرانسوی، ایتالیایی و آلمانی بودند.
سیر عکاسی و تبلیغات در ایران
عکسهای این افراد، امروزه از مدارک بسیار مهم در حوزههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و هنری تلقی میشود که شرایط زمانی دوره قاجار را به خوبی تصویر کرده است. عکاسان فرانسوی به نامهای کارلیه و هانری دوکولی بف دوبلوک ویل با هیات نظامی اعزامی به ایران آمدند. از گروه ایتالیاییها، یکی لوئیجی مونتابونه و دیگر سرهنگی به نام لوئیجی پشه را باید نام برد. ارنست هولتسر، مهندس آلمانی به همراه گروه کارشناسان آلمانی برای ایجاد خط تلگراف سراسری به ایران آمده و عکسهای بسیار باارزشی در حوزه مستندنگاری اجتماعی دوره قاجار برداشته است. از تاریخ ورود دوربین عکاسی به ایران، موضوع اغلب عکسها، حول محور پرتره میگشت؛ اما در اروپا، زادگاه اختراع دوربین عکاسی و رشد سریع تکنولوژی، با گذشت چندین دهه دستاوردهای جدید در زمینه ابزار و کیفیات بصری تصویر حاصل شده بود. اما در ایران با فقدان این تحول روبهرو هستیم و پس از گذشت چندین دهه همچنان پرتره غالب و صرفا به تقلید از اروپا بود. به تدریج عکس از انحصار درباریان خارج شد و موضوعات اجتماعی، سیاسی، زندگی روزمره مردم، عکسهای مستند و خبری، عکسهای خانوادگی و پرترههای شخصی در بین عموم مردم رواج یافت. بهویژه عکسهای مستند و خبری که با شروع جنبش مشروطیت و نهضت جنگل، کاربری جدیدی یافت و ارتباط آن با مطبوعات نیز تقویت شد. از افراد دیگر میتوان به ژول ریشار و کارلیان فرانسوی، فوکتی ایتالیایی و اگوست کرشیش افسر اتریشی اشاره کرد. همزمان با ورود عکاسی به ایران از ١٢٥٥ ه.ق-١٨٤٤م، تحولات چشمگیری درجهان آغاز شده بود. انقلاب صنعتی در خلال سالهای ١٧٦٠ تا ١٨٤٠م معیارهای کلی زندگی را در سرتاسر اروپا تغییر داده و صنعت چاپ با چهارصد سال فعالیت در اروپا راه را برای عرضه وتولید کتاب (نوشتار و تصویر) فراهم ساخته بود.
سایر اختراعات در حوزههای مختلف بهویژه عکاسی و رشد چشمگیر انتشار کتاب، عصر ارتباطات را بهوجود آورد. فناوریهای جدید، باعث افزایش تولیدات و در پی آن ازدیاد فروش شد که در نتیجه تولید پیامهای چاپی را به همراه داشت. نیازهای سریع ارتباطات جامعه شهری و صنعتی در حال رشد، باعث گسترش مشاغل چاپ، تبلیغات و پوستر شد.
دهههای اول سده نوزدهم شاهد سیل طرحهای جدید و بیسابقه حروف بود. آلمانیها، هلندیها، ایتالیاییها، فرانسویان و انگلیسیها، همه و همه، در اروپا در مسیر تحول طراحی حروف و تصویرگری تا قبل از اختراع عکاسی در زمینه تهیه کتب و انواع تبلیغات دخالت داشتند. تمام تجارب هنرمندان عرصههای تصویری و چاپ در عرصه مصورسازی و طراحی حروف و چاپ کتب در انقلاب فرانسه و سپس در عصر ویکتوریایی مورد استفاده قرار گرفت. حکومت طولانی ویکتوریا (١٩٠١ -١٨١٩م) از ١٨٣٧م، دو سوم سده نوزدهم را به دوره عصر ویکتوریا ملقب ساخت که در آن اصول اخلاقی و اعتقادات دینی حاکم بود. گونهای از سلیقه گوتیک که متناسب دینداری دوره ویکتوریا بود، رواج یافت. ایجاد نمایشگاههای بزرگ، در عصر انقلاب صنعتی، در جهت توسعه این دوره است چنانچه نمایشگاه سال١٨٥١ م، نقطه عطفی درتاریخ طراحی و معماری محسوب میشود. گرافیک عامهپسند دوره ویکتوریایی، در بسیاری از نمونههای چاپی و طراحی سالهای اولیه سده بیستم قابل رویت است.
در این ایام چاپ سنگی رنگی، وسیله انتشار گرافیک عامیانه بود که توسط آن هزاران نسخه تصویر تمام رنگی چاپ شد. کتب آموزشی در طراحی حروف و غیره طی سالهای قبل در رشد نمونههای چاپی حروف به همراه تصویر بسیار موثر بود. ایوانف، معروف به روسی خان که عکاسخانه خود را در ١٣٢٥ه ق.در تهران دایر کرد، در روزنامههای آن زمان (روزنامه تمدن شماره٣٢، ٢٠رجب١٣٢٥و صوراسرافیل شماره١٢، ٢٦رجب١٣٢٥) اعلانهایی برای عکاسخانه خود تبلیغ کرده است. انتشار روزنامهها ابتدا در اختیار گروهی خاص بود؛ ولی در دوره مشروطه به دنبال تغییر شیوه چاپ از سنگی به سربی، تعداد روزنامهها و مخاطبان و مردم عامه افزایش یافت. نشانه چاپی عکاسخانه روسیخان نیز مانند نمونههای قبلی تزئینات متعدد دارد. استفاده از پیکره زن در سمت چپ قاب افقی، ایده جدیدی در طراحی این نوع تبلیغات بود. این پیکره مشابه نمونههایی از پوسترهای آرنوو است. اگرچه در این تصویر از حروف در اندازه های مختلف استفاده شده، اما نوع حروف نگاری (تایپوگرافی) و چیدمان حروف در صفحه قابل توجه است. در نمونههای پیشین چیدمان متنها با یکدیگر مرتبط نبودند؛ اما در این تصویر برای نوشتههای فارسی در سمت راست قاب، فکر شده یا نام عکاس با حروف لاتین در قسمت وسط پایین قاب به خوبی قرار گرفته است که با وجود ازدیاد و تنوع اندازه حروف و عناصر بصری تا حدودی به انسجام تصویری این تبلیغ کمک کرده است. به نظر میرسد در این نمونه نیز مانند برخی دیگر، متن فارسی بهصورت دستنویس در محل خالی نوشته شده باشد. روسی خان نیز برخی اقلام و لوازم عکاسی خود را مانند شیشه، کاغذ و مقوای عکاسی در روسیه از شهر اُدسا تهیه میکرد. شاید او نیز این دسته از مواد تبلیغی را در خارج از ایران به چاپ رسانده باشد. مهردستی عکاسخانه روسی خان یکی از نمونههای معدود حروفچینی است که بسیار استادانه طراحی شده و آن را به یک نشانه گرافیکی (لوگو) شبیه کرده و بهواقع در طراحی نام او و کاربرد آن در مهر دستی توجه خاصی شده است. در پشت برخی از عکسهای او این مهر دیده میشود.