در حالی که وضعیت برجام به هیچ عنوان مشخص نیست و احتمال شکست در مذاکرات بسیار بیشتر از احیای توافق هستهای است، دولت در چنین شرایطی اقدام به افزایش قیمتها در تمامی حوزهها کرده و به نوعی یک سیگنال گرانی را در تمامی بازارها را صادر کرده، طبیعتاً در چنین شرایطی که تحریمها فشار مضاعفی بر مردم وارد کرده، این افزایش قیمتها وگرانی در بازار کالاهای اساسی وضعیت معیشتی مردم را روز به روز بدتر از گذشته خواهد کرد.
حذف یارانه نان کارشناسی است؟
بحث يارانه نان اهميت خيلي خاصي در زندگي مردم دارد و اگر بحث حذف شدن يارانه نان مطرح باشد، با توجه به درآمدها، قطعا مردم با مشكلات معيشتي زيادي مواجه خواهند شد. در شرایط عادی و زمانیکه سطح درآمد مردم قابل قبول باشد، حذف و یا کم کردن یارانه میتواند برای اقتصاد کشور مفید باشد اما در شرایط تحریم و سطح درآمدی پایین اکثر مردم، حذف یارانه کارشناسانه نیست.
به جز این مورد، سوال مهمی که مطرح میشود این است که مگر يارانهاي كه براي آرد پرداخت ميشود چقدر است كه حذف آن بتواند كمكي براي دولت باشد. از سوي ديگر دولت اعلام كرده اين يارانه را به شكل ديگري به حساب مردم برميگرداند. اما واقعيت اين است كه حذف اين يارانه، حتي با در نظر بازگشت دوباره آن به جيب مردم به شكلي ديگر، باز هم اثر تورمي به جا خواهد گذاشت. در نتيجه اين بازگشت يارانه به جيب مردم درآمدي براي آنها محسوب نخواهد شد.
نان و دارو اهمیت حیاتی دارند
به نظر ميرسد جاي مشاورين و كارشناسان كاركشته در دولت خالي است و اتخاذ اینگونه تصمیات همراه با ریسکی بعضا غیرقابل جبران است. تصميماتي در سطح، بايد با دقت تبعات سنجي شوند. اين موضوع به خصوص در ارتباط با نان اهميتي دو چندان دارد. چراكه نان را نميتوان از سبد خانوار حذف كرد. ممكن است خانوادهاي بتواند ديگر نيازهايشان را كاهش داده و مديريت كنند اما نان از اين قاعده مستثني است چراكه در هر سه وعده غذايي ايرانيان مورد استفاده دارد. بنابراين دولت بايد بحثهاي مرتبط با نان و دارو را از باقي مباحث جدا كند.
حذف ارز ۴۲۰۰ باید روند تدریجی داشته باشد
در دولت گذشته سياست ارزي براي تامين مايحتاج اوليه در نظر گرفته شده بود كه در حال حاضر ميتوان اين سياست را با اصلاحاتي براي تداوم حمايت از فقرا اجرا كرد. اگر دولت معتقد است كه بايد سياست ارز ۴۲۰۰ توماني را اصلاح كرده، يا آن را حذف كند، بايد روند تدريجي را در پيش بگيرد.
مهم اين است كه دولت نبايد به اين باور برسد كه ميتواند با پرداخت يارانه نقدي تبعات حذف ارز ۴۲۰۰ توماني را كنترل كند. دادن پول مستقيم نه تنها كمكي به افراد پاييندست جامعه نخواهد بود بلكه ارزش پول ملي را نيز كم خواهد كرد و به موازات آن افزايش سطح عمومي كالا را نيز در پي خواهد داشت.
لزوم اصلاح نظام توزیع یارانهها
پیش از آن در دولت دهم هدفمندي يارانهها به اجرا گذاشته و مبلغي به حساب همه افراد جامعه پرداخت شد. اما تجربه نشان داد كه آن عدد ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان كه در آن زمان ۴۵ دلار بود، حالا كمتر از ۲ دلار ارزش دارد. اما در مقابل قيمتها دهها برابر افزايش يافته است. بنابراين سياست پرداخت يارانه نقدي نميتواند مسكن موثري براي درمان تبعات اصلاح نظام توزيع يارانهها باشد.
گفتنی است همزمان با آزادسازی و افزایش قیمت گندم و آرد برای مصارف صنعتی که کالاهایی نظیر ماکارونی، نان فانتزی و صنعتی، بیسکوییت و …، را شامل میشود، باعث افزایش بیش از ۱۷۳ درصدی انواع ماکارونی، افزایش بیش از ۱۰۰ درصدی انواع نان فانتزی و رشد بیش از ۵۰ درصدی انواع بیسکوییت نیز شده است.
شکی نیست دولت با مشكل كمبود ارز مواجه است، اما در عين حال بايد توجه داشته باشد كه به هر شكلي كه شده وظيفه دارد نان شب مردم را تامين كند. هرچند در اخبار اعلام شده که دولت نمیخواهد ارز ترجیحی را حذف کند، اما در عمل استارت این کار زده شده و به نوعی افزایش قیمت گندم به بیش از ۱۱ هزار تومان و به تبع آن افزایش قیمت آرد برای کارخانجات ماکارونی، بیسکویت و..، همگی نشان دهنده این است که حذف ارز ترجیحی برای کالایی مثل گندم آغاز شده است.
کم شدن سرعت رشد تورم در گرو احیای برجام
افزایش بیش از ۱۰۰ درصدی قیمت برخی از کالاها تنها در یک ماه گذشته نشان دهنده آن است که حتی یارانه ۱۰۰ یا ۲۰۰ هزار تومانی برای هر ایرانی نیز جبران این افزایش قیمتها را نخواهد کرد، در چنین شرایطی اگر برجام احیا نشود، ما با تورم بسیار بیشتری روبرو خواهیم شد، بنابراین تنها امیدواری این است که با احیای برجام و رفع تحریمها و همچنین ورود منابع ارزی کشور، قدری از سرعت رشد تورم کاسته شود تا بازارهای مختلف آرام بگیرند، در غیر این صورت نمیتوان اوضاع خوبی را پیشبینی کرد.
طی دهههای گذشته با وجود درآمدهای نفتی، ناکارآمدی دولتهای مختلف به نوعی پوشش داده شد و کاستیهایی که وجود دارد به نوعی پنهان بودند، اما از سال ۹۷ که ترامپ از برجام خارج و تحریمها به صورت فزایندهای تشدید شد، درآمدهای نفتی با افت روبرو شد و همین موضوع ناکارآمدی دولت را در عرصه اقتصادی عیان کرد، در چنین شرایطی افزایش قیمتها طی ۴ سال اخیر نشاندهنده معیوب بودن سیستم حکمرانی اقتصادی در کشور بوده، که هیچ تلاشی نیز برای اصلاح این وضعیت انجام نمیشود.