ناصر کنعانی در یادداشتی با عنوان «تراژدی حلبچه، نمایهای تلخ از استاندارد چندگانه غرب در مقوله حقوق بشر» نوشت: ۲۵ اسفند سالروز حمله وحشیانه شیمیایی رژیم بعث عراق به مردم بیدفاع حلبچه بود. روزی که سرنوشت یک شهر در چند ثانیه رقم خورد و بیش از ده هزار نفر در اثر استنشاق گاز سمی و ممنوعه دیده از جهان فروبستند. برای مردم حلبچه و نیز برای مردم شهرهای مرزی جمهوری اسلامی ایران که خود پیش از این قربانی این نوع سلاح شده بودند و در آن مقطع پذیرای مجروحان و بازماندگان این فاجعه تاریخی بودند، این روز سیاه و شوم هرگز فراموش نخواهد شد.
تلخی یادآوری فاجعه حلبچه در بستر تاریخ، زمانی مضاعف میشود که به یاد میآوریم رژیم بعث عراق توسط برخی از کشورهای اروپایی به توانایی تولید گازها و بمبهای شیمیایی دست یافت و علیرغم ممنوعه بودن استفاده از این نوع سلاح غیر انسانی، بارها از آنها در جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی ایران و نیروهای ایرانی استفاده و در نهایت نیز برای تنبیه مردم شمال شرق عراق، مبادرت به استفاده گسترده از آن نمود.
رژیم بعث در طول جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی ایران، بطور مکرر از جمله در عملیاتهای خیبر، بدر، کربلای ۴، کربلای ۵، کربلای ۸، کربلای ۱۰، تک بازپسگیری در مناطق فاو و خیبر، مبادرت به استفاده از انواع گازهای کشنده شیمیایی نمود.
دردناکتر از آنچه بر مردم حلبچه و سردشت و نیز جوانان برومند این سرزمین که برای دفاع از تمامیت ارضی ایران اسلامی همه هستی خود را هبه کرده بودند، گذشت، رفتار مزورانه و ناجوانمردانه برخی کشورهای غربی و حامیان رژیم صدام نسبت به استفاده از این سلاح و واکنش در خصوص آن بوده است. بر اساس گزارشهای منتشره توسط سازمان ملل، رژیم صدام در طول سالهای جنگ با جمهوری اسلامی ایران بیش از ۳۵۰ بار مبادرت به استفاده از سلاح های شیمیایی نموده است.
حداکثر واکنش و تلاش سیاسی نهادهای بینالمللی و کشورهای مدعی دفاع از حقوق بشر نسبت به این رفتارهای غیرانسانی، صدور بیانیههای بیارزش بوده که در نهایت نیز از جمهوری اسلامی ایران میخواستند به قوانین و مقررات بین المللی پایبند باشد! این در حالیست که همان دولتها در روزی که وزیر خارجه وقت آمریکا با آوردن شیشهای کوچک که به ادعای خودش حاوی سم کشنده “سیاه زخم” بوده و رژیم صدام به توانایی ساخت و تولید آن برای “حمله گسترده به آمریکا” دست یافته بود، رأی به تنبیه و تغییر رژیم صدام دادند. کشورها و دولتهایی که در آن سالها صدام را تشویق به حمله و تجاوز نظامی به دولت نوپای جمهوری اسلامی ایران نمودند و ضمن حمایتهای بینالمللی و سیاسی، از هیچ تلاشی در تغذیه اطلاعاتی، نظامی و … او دریغ ننمودند، امروزه در کمال ناباوری و با رد کردن تمام مرزهای اخلاقی، با وقاحت وصف ناپذیر مدعی دفاع از حقوق بشر هستند و نوک حملات خود را متوجه جمهوری اسلامی ایران میکنند.
همین کشورهای مدعی که از قضا کارنامهای مملو از جنایت و تباهی دارند، در قبال نسلکُشی رژیم صهیونیستی و قتل عام بیش از سی هزار زن و کودک و سالخورده طی ۵ ماه، سکوت کرده و تا آنجا پیش رفتهاند که حتی افکار عمومی خود را در برابر مطامع شوم آن رژیم جعلی و نژادپرست سرکوب میکنند! رنج و درد جسمی و تألمات روحی-روانی ناشی از آنچه در جبهههای جنگ بر رزمندگان ایرانی و در مناطقی چون سردشت، شهرهای مرزی و در نهایت حلبچه بر مردم بیدفاع و غیرنظامی گذشت، شاید به مدد گذر ایام و کنشهای روزگار تدریجا آرام گیرد، اما تلخی ناشی از جملات و کلمات سخیف و بی اساس و رفتارهای دوگانه مدعیان دروغین حقوق بشر در برخی کشورهای غربی نسبت به نظام، دولت و ملت ایران، هیچگاه از ذهن و قلب مردم آزاده ایران پاک نخواهد شد.