کنفرانس امنیتی مونیخ امسال بر خلاف سال گذشته در میانهای از ناامیدی و رخوت برگزار شد؛ درحالیکه سال گذشته رهبران غرب، روسیه را در آستانه شکست استراتژیک در اوکراین تصویر میکردند و انتظار داشتند پوتین خیلی زود دستور عقبنشینی به نیروهایش صادر کند، امسال ورق کاملا برگشته بود و آمریکا و اروپا نه تنها از فرجام جنگ به سود خود ناامید شده بودند، بلکه حتی هراس داشتند که با پیروزی ترامپ در انتخابات، جبهه اوکراین با شکاف بزرگ مواجه شود.
درحالیکه رهبران غرب طی چند روز گذشته در مونیخ گرد هم آمدند، رئیسجمهور روسیه پیامی برای آنها داشت: هر آنچه آنها تاکنون انجام دادهاند – تحریمها، محکومیتها، تلاش برای مهار – قصد او را برای برهم زدن نظم جهان کنونی تغییر نمیدهد. «دیوید سنگر» در گزارش ۱۸فوریه در نیویورکتایمز نوشت، روسیه اولین دستاورد بزرگ خود را در اوکراین ظرف حدود یک سال گذشته بهدست آورد و شهر ویران شده «آودیوکا» را با هزینههای انسانی هنگفت به هر دو طرف تصرف کرد. اجساد ریختهشده در کنار جادهها، شاید هشداری درباره مسیر جدیدی در این جنگ دو ساله باشد. مرگ مشکوک الکسی ناوالنی در یک زندان دورافتاده در قطب شمال حتی این مساله را آشکارتر کرد که پوتین هیچ مخالفتی را با نزدیک شدن به انتخابات تحمل نخواهد کرد.
کشف آمریکا که در روزهای اخیر فاش شد، مبنی بر اینکه پوتین ممکن است در حال برنامهریزی برای قرار دادن یک سلاح هستهای در فضا باشد -بمبی که برای از بین بردن بافت در هم تنیده ارتباطات جهانی در صورت فشار بیش از حد غرب بر پوتین طراحی شده است- یک یادآوری قوی بود. توانایی او برای ضربه زدن به دشمنانش با سلاحهای نامتقارن که منبع اصلی قدرت او باقی مانده است. در مونیخ، اوضاع و احوال هم مضطرب و هم بی غل و غش بود؛ زیرا رهبران غربی با رویاروییهایی مواجه شدند که پیشبینی آن را نمیکردند. هشدارها درباره حرکات احتمالی بعدی پوتین با نگرانی فزاینده اروپا درباره رها شدن این بلوک از سوی ایالات متحده همراه شد؛ قدرتی که هسته اصلی استراتژی دفاعی اروپا برای ۷۵سال گذشته بوده است. هنوز ساعتی از کنفرانس امنیتی مونیخ نگذشته بود که در آن گفتوگو به این پرسش رسید که آیا کنگره در یافتن راهی برای تامین بودجه تسلیحات جدید برای اوکراین ناکام خواهد ماند یا خیر و اگر چنین است، اوکراینیها تا کی میتوانند مقاومت کنند. درحالیکه نام دونالد ترامپ به ندرت ذکر میشد، چشمانداز اینکه آیا او تهدیدهای خود مبنی بر خروج از ناتو را برآورده میکند و به روسیه اجازه میدهد با متحدان کشورش «هر کاری که میخواهند بکند» در بسیاری از گفتوگوها وجود داشت.
با این حال، به نظر میرسید که رهبران اروپایی احساس میکردند که چقدر کند نسبت به واقعیتهای جدید واکنش نشان دادهاند. رهبران اصرار داشتند که طرحهای اروپایی برای بازسازی نیروهایشان برای دوره جدیدی از رویارویی در مسیر درستی حرکت میکند؛ اما سپس اضافه کردند که پنج سال یا بیشتر طول میکشد؛ زمانی که اگر روسیه بر اوکراین و ترامپ بر این ائتلاف چیره شوند، ممکن است از آن برخوردار نباشند. خمودگی در روحیهها و اوضاع و احوال مونیخ با یک سال پیش که بسیاری از همان شرکتکنندگان – روسای اطلاعات و دیپلماتها، الیگارشها و تحلیلگران- فکر میکردند روسیه ممکن است در آستانه شکست استراتژیک در اوکراین باشد، بهشدت در تضاد بود. صحبت از این بود که ممکن است چند ماه طول بکشد تا روسها به مرزهایی که قبل از حمله آنها در ۲۴فوریه۲۰۲۲ وجود داشت، برگردند. اکنون آن خوشبینی در بهترین حالت زودرس و در بدترین حالت کمی توهمآمیز به نظر میرسد.
«نیکولای دنکوف»، نخست وزیر بلغارستان، استدلال کرد که اروپاییها باید از گرداب مشکلات سه درس بگیرند. او استدلال کرد که جنگ در اوکراین فقط مربوط به مناطق خاکستری بین اروپا و روسیه نیست، بلکه «این است که آیا جهان دموکراتیکی که ما برایش ارزش قائل هستیم، قابل شکست است یا خیر و این اکنون در اروپا به خوبی درک شده است.» او گفت که درس دوم این است که کشورهای اروپایی دریافتهاند که باید نیروهای خود را در عرصه نظامی و نه صرفا اقتصادی، ترکیب کنند تا بازدارندگی خود را شکل دهند و سوم اینکه آنها نیاز داشتند که نیازهای فوری اوکراین به مهمات و دفاع هوایی را از اهداف استراتژیک بلندمدت جدا کنند؛ اما با توجه به لفاظیهای امپریالیستی رهبران روسیه، دنکوف گفت: «درازمدت در این مورد به معنای سه تا پنج سال و حداکثر ۱۰سال است؛ این واقعا فوری است.»
ناتالی توچی، مدیر «موسسه روابط بینالملل» ایتالیا گفت که برخی از شرکتکنندگان تعهدات رهبران را که ظاهرا الهامبخش نبودند، دیدند. او درباره معاون رئیسجمهور آمریکا، اولاف شولتز صدراعظم آلمان و رئیسجمهور اوکراین گفت: «کامالا هریس تو خالی، شولتز شلخته و زلنسکی خسته است.»