وحی یک معنی عام دارد که شامل دریافت های اولیای الهی می شود، اما وحی به معنی خاص، توأم با معجزه و مخصوص پیامبران است و با کشف و شهود تفاوت دارد. در کشف و شهود احتمال خطا وجود دارد و مصون از وسوسه شیطان و پندارهای باطل نیست. اما وحى فعل الهى است كه به انسان كامل مى رسد و خطا نمی پذیرد و القای شیطان در آن راه ندارد.
تفاوتهای وحی با کشف و شهود
یقینی که از وحی برمی خیزد، منطقی است و برای همه حجت است اما یقین ناشی از کشف و شهود، شخصی است و ممکن است از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. همچنین وحی خطا نمى پذيرد و به بيراه نمى رود؛ در حالى كه کشف و شهود خطاپذير است يا دست كم صاحبان کشف و شهود گاهی در تفسير آن دچار انحراف مى شوند، مانند کسی که در مشاهدات ظاهری، شخصی را در تاريکی شب مشاهده می کند که از ديوار خانه ای بالا رفت، آن گاه می گويد: دزد وارد آن خانه شد. در حالی که او همان صاحب خانه بوده که کليدش را گم کرده و به ناچار از ديوار بالا رفته است. آن فرد در اين که ديده کسی از ديوار خانه همسايه بالا رفته خطا نکرده و آن چه ديده، در خارج واقعا اتفاق افتاده است اما در گزارش خود دچار خطا شده است. پس ممکن است عارف در تعبير و تفسير کشف دچار خطا گردد. علاوه بر این موارد، برخی از وحی های نازل شده بر انبيای الهی شريعت آفرين هستند يعنی دستورالعمل هايی از جانب خداوند برای زندگی فردی و اجتماعی پيروان خود می آورند، در حالی که در مکاشفات عرفانی چنين چيزی مشاهده نمی شود.
فهم تفاوت مفاهیم در زندگی شخصی
شاید دور از انتظار باشد اما با کمی درایت می توان معانی این مفاهیم را در زندگی شخصی و کاری خودمان درک و بررسی کنیم. فهم همین نکته که آنچه که در قالب شهود است می تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد و آدم ها باید تعصبات خود را نسبت به برخی امور از بین ببرند، احتمالا فضای کاری و زندگی رقیق تری را برای ما فراهم می کند. چرا که یکی از مهم ترین بخش های شکوفاشدن حیات بشری، رسیدن به درک متقابل است و پذیرش این موضوع که برخی امور از جانب خداوند وحی نشده و می توان تغییرشان داد و به کشف های جدیدی رسید، بسیار موثر است.