«ادب» در عرف عرب جاهلی عادات و رسوم نیکو به شمار میرفته که چنین تفکری از میراث گذشته به یادگار مانده است. از آنجایی که تعلیم و تربیت دارای اهمیت بوده بنابراین کلمه ادب برای جامع معارف (به غیر معارف دینی) مورد استفاده قرار میگرفته ولی لفظ تادیب و تعلیم مترادف یکدیگر به کار میرفته است. پس از اسلام معنی ادب با همان مفاهیم قبلی متداول بوده است. آمیزش عربها با اقوام دیگر خاصه در سه قرن اول هجری سبب میشود تا حوزه معنی ادب گسترش یافته و بر انواع علوم و فنون از جمله صنایع, ورزشها و پیشهها اطلاق گردد؛ علاوه بر آن در سه قرن اول هجری «ادب» در معنای نکتههای ظریف، بدیع، لطیفهها و نادرهها بهکار میرفته است و کسی را که با موارد یاد شده آشنا بوده، ادیب می خواندند. در اواخر قرن سوم به تدریج این واژه در معنی لغت، مصطلح می شود. در قرن پنجم و ششم برای مفاهیم صرف و نحو و بیان، متداول می گردد. مفهوم دگرگونیهای واژه ادب در طی قرون متمادی با سرگذشت اجتماعی اقوام همراه بوده است. در زبان فارسی هم بر اساس متون نظم و نثر، این واژه در معانی نزاکت ، رفتار پسندیده و نیکو و نیز در معنی «علم ادب» از جمله صرف، نحو، لغت و … مورد توجه قرار گرفت.
حال برای حفظ و تحقق این واژه در زندگی و کسبوکارهایمان نیاز به آموزش و تمرین داریم. آموزشی که فقط مختص سنهای پایین نیست بلکه همهی ما باید در طول زندگی با قوانین و پیامدهای جدید آشنا شویم که اگر آن موارد را نادیده بگیریم بیشک جریمه خواهیم شد؛ حال این جریمه میتواند مادی باشد و یا معنوی. نباید از یاد برود که با حفظ ادب می توان اعتبارمان را بالا ببریم.
اکثرا رفتار درست در اجتماع را در خانههای خود یاد دادهاند چرا که پدر و مادرها به فرزندان خود، برخورد درست در اجتماع را آموختهاند. کودکان فرا میگیرند که وقتی از یک فروشگاه جنسی را میخرند با اینکه پول جنس را میدهند باز هم باید از فروشنده تشکر کنند. این چنین رفتارهاییست که یک شخص را در جامعه بهتر معرفی میکند. کودکان با آموزش رفتارهای خوب و مودبانه در خانه، آن را در اجتماع نیز پیاده میکنند. این فراگیری بعد از گذشت مدتی سبب ایجاد یک جامعه کاملا مودب و پیشرفته میشود که حتی اگر در پارهای از مواقع علائم بازدارنده نیز وجود نداشته باشد شخص خود را ملزم به رعایت قانون بداند.
داشتن ادب نشانهی ثروتمندبودن و تمکین مالی نیست
شاید جالب توجه باشد که همه از بازرگانان انتظار یک رفتار معقول و حرفه ای را دارند. چنین افرادی اگر این ویژگی را نداشته نباشند نمیتوانند به را حتی در کسب و کار خود پیشرفت کنند. اگر بازرگانی از خود رفتار غیر معقول نشان دهد ممکن است رفتارش خندهدار بوده و حتی نادیده گرفته شود.« داشتن ادب نشانه ثروتمندبودن و تمکین مالی نیست. چه بسا انسانهایی هستند که ثروتمند بوده ولی در میان مردم از مقبولیت قابل توجهای برخوردار نیستند و برعکس آن هم مصادیق فروانی در جامعه دارد.»
بهطور معمول افرادی که این ویژگی در وجودشان پررنگ و لعاب است، از قوانین سر باز نمی زنند و لازم نیست به اینگونه افراد دائما درباره خوب و یا بد بودن موضوعی گوشزد کرد چرا که افراد مودب به فکر آزار و اذیت مردم نیستند و این را می دانند که پیروی از قوانین و مقررات به نفع خودشان نیز است. حال فهماندن این موضوع برای افراد بی ادب و مردم آزار کار بسیار سختی خواهد بود. باید بدانیم که ادب در ظاهر یک کلمه است اما درون خود میتواند یک سبک زندگی را بههمراه داشته باشد.
همهی این نکات برای رسیدن به نقطهایست که نسبت به موقعیتی که در آن قرار گرفتیم، حس مثبتتر و بهتری داشته باشیم. حسی که به ما در قبال زندگیکردن لذت بدهد؛ لذتِ بودن در محیط خانوادگیمان، محل کار و حرفهمان و به طور کلی هر شرایطی در آن قرار داریم.
مریم مهدیقلی زاده