سرمایه اجتماعی مفهومی در جامعهشناسی است که در تجارت، اقتصاد، علوم انسانی و بهداشت عمومی جهت اشاره به ارتباطات درون و مابین گروهی از آن استفاده میشود. اگرچه تعاریف مختلفی برای این مفهوم وجود دارد، اما در کل سرمایه اجتماعی به عنوان نوعی «علاج همه مشکلات» جامعه مدرن تلقی شدهاست.ایده اصلی این است که «شبکههای اجتماعی دارای ارزش هستند. همانطور که پیچگوشتی (سرمایه فیزیکی) یا تحصیلات دانشگاهی (سرمایه انسانی) هم به صورت فردی و هم در شکل جمعی میتوانند موجب افزایش بهرهوری شوند، ارتباطات اجتماعی هم بر بهرهوری افراد و گروهها تأثیر میگذارند»
روشهای اندازهگیری
توافق گستردهای بر نحوه اندازهگیری سرمایه اجتماعی وجود ندارد و این خود به موضوعی برای بحث تبدیل شدهاست: چرا باید چیزی را که قابل اندازهگیری نیست سرمایه نامید؟ در حالیکه معمولاً بهطور حسی میتوان سطح/میزان سرمایه اجتماعي را در یک رابطه خاص (سوا از نوع و مقیاس) دریافت، اندازهگیری کمی نسبتاً پیچیده به نظر میآید. این مشکل منجر به ایجاد معیارهای مختلف برای عملکردهای مختلف شدهاست. برای اندازهگیری سرمایه اجتماعی سیاسی، متداول است که جمع کل عضویت اعضاء یک جامعه در گروهها را به حساب آورند. گروههای با تعداد اعضاء بیشتر (مثل احزاب سیاسی) سهم بیشتری در میزان سرمایه اجتماعی نسبت به گروههای کوچکتر دارند، اگرچه گروههای کوچکتر (همچون اجتماعات) هم در کل نقش قابل توجهی را میتوانند ایفا کنند. در عین حال که در نگاه اول به نظر میآید تعداد افراد جامعه سقف این میزان باشد، تعدد عضویت مردم در گروههای مختلف میتواند این محدودیت را بر طرف کند. در مطالعهای که به نام پروژه Yankee City معروف شد، مشاهده شد که اجتماعی از ۱۷۰۰۰ نفر، در ۲۲۰۰۰ گروه عضو بودند.
سطح همبستگی در گروه نیز بر سرمایه اجتماعي اثر میگذارد. اگرچه هیچ روش کمی برای اندازهگیری سطح همبستگی وجود ندارد، در عوض مجموعهای از مدلهای شبکههای اجتماعی وجود دارد که طی دهها سال محققین جهت کاربردی کردن سرمایه اجتماعي از آنها استفاده کردهاند. یکی از روشهای برتر، روش اندازهگیری قیود رونالد برت است که بر نقش استحکام پیوند و همبستگی گروه استوار است. یکی دیگر از مدلهای شبکه محور، مدل سرایتپذیری شبکه میباشد.
حتما بخوانید : مالیات موبایل فروشی
ارتباط گروه با جامعه نیز از طریقی دیگر بر سرمایه اجتماعی اثر میگذارد. پیوندهای نیرومند درونی در بعضی موارد سرمایه اجتماعي ظاهری گروه را از دید عموم کاهش میدهد، از جمله در مواردی که گروه درگیر در بزهکاری، بیاعتمادی، تعصب، خشونت یا نفرت نسبت به دیگران باشد. کوکلاکس کلان و مافیا نمونههایی از این نوع سازمانها هستند.
سرمایه اجتماعي نه تنها رابطه افراد و اجتماع، بلکه رابطه آنها و حیوانات همدمشان را نیز میسنجد. پوتنام در کتاب خود «بولینگ یکنفره» ادعا میکند که افزایش معاشرت با حیوانات دست آموز، پیوندهای اجتماعی را تقویت میکند. مراوده با دوستانی که حیوانات دست آموز دارند در پارک سگها در محله یا زمانی که «بهترین دوستتان» را به گردش میبرید، میتواند شبکهای از روابط پیوندی حول عامل مشترک داشتن جانور دست آموز ایجاد کند. در فصل «سرمایه اجتماعی در پارک سگها»، پوتنام از سگی به نام فیدو و صاحبش جین به عنوان مثالی از رابطه پیوندی بین جین و سگش سخن میگوید. تفاوت در نوع گونه جین و فیدو علت ایجاد نوع پیوندی سرمایه اجتماعي در مقابل نوع درون گروهی است و وجود چنین رابطه ویژهای با جانور دست آموز نشان دهنده توانایی سرمایه اجتماعي در بهبود زندگی هر دو گونه انسان و جانور دست آموز است.
جامعه شناسان کارل ال بنکستون و مین ژو میگویند یکی از دلایل دشواری اندازهگیری سرمایه اجتماعي این است که این پدیده نه در سطح فردی ظهور میکند و نه در سطح جمعی، بلکه در مابین این سطوح و هنگامی که فرد در گروه مشارکت دارد مشاهده میشود. آنها میگویند بیان سرمایه اجتماعی به عنوان استعارهای از سرمایه ممکن است گمراهکننده باشد زیرا بر خلاف سرمایه مالی که در دست افراد است، منافع انواع سازمانهای اجتماعی نه در دست عاملان، بلکه ناشی از مشارکت آنها در گروههایی است که برای منفعت خاصی سازماندهی شدهاند.