اهدافی که محقق نشد ؛ اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۴ چه در سر دارد؟
پس از شیوع ویروس کرونا در سراسرجهان تمامی معادلات توسعه و پیشرفت کشورها دستخوش تغییرات و گرفتاریهای فراوانی شد.
در پی فراگیر شدن کووید ۱۹ ، کیک اقتصادی تمامی کشورها رو به کوچک شدن رفت و کشورهای در حال توسعه (فقیر) به دلیل نداشتن زیر ساختها آسیب جدیتری نسبت به کشورهای دیگر متحمل شدند. پس از فروکش کردن امواج سهمگین ویروس، بار دیگر اقتصاد جهان تحت تاثیر جنگ روسیه و اوکراین قرار گرفت و معادلات وضعیت پیچیدهتری از قبل پیدا کرد.
در حالی که در حال گذراندن اولین سال از قرن جدید شمسی هستیم این سوال از اقتصاد ایران مطرح است که چگونه اقتصادی با این پتانسیل، موفق به دستیابی به توسعه پایدار نشده است؟
سال ۱۳۸۴ همان سالی است که سند چشم انداز توسعه ۱۴۰۴ ایران در دوره اصلاحات به تصویب رسید، سندی که اذعان داشت تا سال ۱۴۰۴ یعنی ۲۰ سال بعد ایران بزرگترین اقتصاد منطقه و الگویی برای کشورهای همسایه خواهد بود. در حالی که امروزه شاهد رشد و قدرت گرفتن اقتصاد کشورهای حوزه خلیج فارس و کشور ترکیه هستیم.
داده ها و آمار بانک جهانی نشان میدهد که ایران در سال ۲۰۱۹ میلادی با تولید ۴۴۵ میلیارد دلار کالا و خدمات، در جایگاه ۲۸ امین اقتصاد بزرگ جهان قرار گرفت در حالی که در همان سال عربستان سعودی با تولید ۷۹۲ میلیارد دلار کالا و خدمات در جایگاه ۱۸ ام دنیا قرار گرفت.
اقتصاد ترکیه در سال ۸۴ بر اساس «شاخص برابری قدرت خرید» با اقتصاد ایران هم اندازه بود.
بر اساس شاخص «برابری قدرت خرید» (PPP)، تا پایان سال ۲۰۱۹ میلادی، ایران با تولید حدود یک تریلیون و ۱۷۲ میلیارد دلار کالا و خدمات در جایگاه بیست و دومین اقتصاد بزرگ جهان قرار گرفته و در واقع، در قیاس با رده بندی بر اساس GDP، جایگاه نسبتا بهتری را در دست داشت.
حتما بخوانید : پروژه داپ؛ سد سازی های کشور ترکیه بر روی منابع آبی منطقه
در مقابل اقتصاد ترکیه بر اساس همین شاخص، با تولید حدود ۲ تریلیون و ۳۰۰ میلیارد دلار کالا و خدمات، در جایگاه سیزدهمین اقتصاد جهان قرار داشته و تقریبا دو برابر ایران کالا و خدمات تولید کرده و حتی یک پله بالاتر از اقتصاد کره جنوبی در این سال قرار گرفته است.
اقتصاد ایران عملا از سال ۸۴ خورشیدی تا سال ۹۹ خورشیدی در جا زده است و در برخی از سال ها پسرفت قابل توجهای را تجربه کرده است. «سرانه تولید ناخالص داخلی بر حسب شاخص قدرت خرید» برای ایران در این بازه ۱۵ ساله، ثابت مانده، حال آنکه این شاخص برای ترکیه، طی همین مدت تقریبا ۳ برابر شده است.
یک شهروند ترکیهای، در ۱۵ سال اخیر ۳ برابر ثروتمندتر شده است، اما ثروت هر شهروند ایرانی، به طور متوسط و در بهترین شرایط طی همین مدت ثابت مانده است.
نگران کنندهتر این که ترکیه همچنان در مسیر افزایش ثروت قرار دارد، اما پیش بینی صاحب نظران اقتصادی نشان میدهد ایران (دست کم برای ۵ سال آینده) همچنان درجا خواهد زد و مسیری برای ثروتمند شدن نخواهد یافت.
طبق آمار بانک جهانی و تحلیلهای این دادهها شهروندان ایرانی در سال ۱۴۰۴ شمسی از شهروندان کشورهای ترکیه، مالزی، گرجستان، ارمنستان و جمهوری آذربایجان فقیرتر خواهند بود.
برآوردهای صندوق بین المللی پول نشان میدهد که «سرانه تولید ناخالص داخلی بر حسب شاخص قدرت خرید» در سال ۲۰۲۰ برای هر شهروند ایرانی حدود ۱۳ هزار دلار آمریکا بوده است. این یعنی کل ثروت تولید شده در ایران در سال ۲۰۲۰، با در نظر گرفتن قدرت خرید هر دلار آمریکا در ایران در آن سال، تقسیم بر کل جمعیت ایران، عددی معادل حدود ۱۳ هزار دلار بوده است.
اگر پیش بینی های صندوق بین المللی پول اتفاق بیافتد، این عدد برای هر شهروند متوسط ایرانی در سال ۲۰۲۶ میلادی، حدود ۱۵ هزار و ۸۰۰ دلار خواهد بود.
در مقابل، «سرانه تولید ناخالص داخلی بر حسب شاخص قدرت خرید» برای هر شهروند ترکیه که در سال ۲۰۲۰ میلادی حدود ۳۰ هزار دلار بوده، در سال ۲۰۲۶ میلادی به حدود ۴۰ هزار دلار خواهد رسید. این یعنی هر شهروند ترکیهای در سال ۲۰۲۶ میلادی، حدود ۲٫۵ برابر از هر شهروند ایرانی ثروتمندتر خواهد بود و این یعنی شکاف کنونی میان ثروت شهروندان ایرانی و شهروندان ترکیه ای در ۴ سال آینده، عمیق تر خواهد شد.
حتما بخوانید : سهم کشورهای عربی از آینده اقتصاد جهان
در حالی که تا سال ۱۴۰۴ مدت زمان زیادی باقی نمانده است کشور ما جزو ۳ کشور پر تورم دنیا قرار گرفته است که پیشبینی میشود با انتشار آمارهای جدید رتبه نخست دنیا از آن کشور ما شود.
نقدینگی در سال ۹۰ مبلغی معادل ۳۵۴ هزار میلیارد تومان برآورد می شد و در طول دهه ۹۰ بیش از ۱۰ برابر رشد پیدا کرده است.
یکی از مهمترین شاخص های تشخیص عقب ماندگی نرخ رشد اقتصادی کشور است که طبق آمار در سال های ۹۷ و ۹۸ بیش از منفی ۵ درصد بوده است یعنی در طول تنها ۲ سال ۱۲ درصد اقتصاد ما قدرت خود را از دست داده است.
در کنار آمار های منفی اقتصاد ایران در سال های گذشته استهلاک سرمایه اجتماعی (social capital) و کاهش سطح تعاملات جهانی آمار ناامید کننده دیگری را در اختیار ما قرار میدهد که فاصله بسیار زیادی با اهداف چشم انداز ایران در سال ۱۴۰۴ دارد.
عدم مدیرت صحیح و پایبند نبودن به برنامهریزی انجام شده باعث کاهش سرمایه گذاری داخلی و خارجی در ایران شده است. در کنار کاهش سرمایه گذاری در داخل کشور فرار سرمایهها از کشور نیز ضربه مهلکی به اقتصاد ایران وارد کرد و ما در طول دهه ۹۰ حدود ۹۰ میلیارد دلار (طبق آمار رسمی و قانونی) خروج سرمایه از کشور را تجربه کردهایم.