آنچه پیرامون سفر اخیر رئیس مجلس به ترکیه بیش از همه جلبتوجه کرد اظهارات آقای قالیباف هنگام بازگشت از اجلاس مجمع مجالس آسیایی بود که گفت: «این اواخر سوءتفاهمهایی با جمهوری آذربایجان پیشآمده بود که این مسائل نیز برطرف شد و قرار شد در آینده سفری به باکو داشته باشم، همچنین مقرر شد این نشستها تداوم داشته باشد.»
سیدحمزه صالحی؛ سرویس بین الملل «انتخاب»: محمدباقر قالیباف رئیس مجلس در سفری که ۱۸ دیماه برای شرکت در سیزدهمین دوره اجلاس مجمع مجالس آسیایی (APA) به ترکیه داشت ضمن شرکت در نشست اصلی این سازمان دیدارهایی با همتایان خود از کشورهای مختلف داشت که دو مورد از آنها بیشتر موردتوجه قرار گرفت. یکی از آنها دیدار سهجانبه رؤسای مجلس ایران، ترکیه و جمهوری باکو بود که طی آن مصطفی شنتوپ رئیس مجلس ترکیه به اهمیت همکاریها در زمینه ایجاد کریدورهای حملونقل و انرژی تأکید کرد و سپس با اشاره به مکانیسم سهجانبه وزرای خارجه ایران، ترکیه و جمهوری باکو برای مدیریت روابط بر ضرورت تشکیل یک سازوکار مشابه با حضور رؤسای مجلس هم تأکید کرد، پیشنهادی که ظاهراً مورد توافق طرفین قرار گرفته است.
جدا از آن، دیدار دوجانبهای نیز بین آقای قالیباف و خانم صاحبه غفاراوا رئیس مجلس جمهوری باکو هم انجام شد. مطابق آنچه در رسانهها منتشر شده دو طرف بر اهمیت گسترش روابط در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و پارلمانی تأکید داشتهاند. در این دیدار آقای قالیباف ضمن اعلام آمادگی ایران، برای افزایش مراودات تجاری و ترانزیتی با جمهوری باکو بار دیگر مخالفت صریح ایران را با هرگونه تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه اعلام کرده است.
انجام چنین دیدارهایی در حاشیه نشستهای بینالمللی معمول است، زیرا مقامات کشورها از فرصت این اجلاسها در راستای منافع ملی خود برای انجام گفتگوهایی که در شرایط عادی نیازمند رایزنیها و برنامهریزیهای گستردهتر است استفاده میکنند تا به بررسی تعاملات، مناسبات ونیز گسترش و تقویت روابط بپردازند.
همانطور که رئیس مجلس ایران هم در حاشیه این نشست گفتگوهایی با همتایان خود انجام داد. اما آنچه پیرامون این سفر بیش از همه جلبتوجه کرد اظهارات آقای قالیباف هنگام بازگشت از اجلاس مجمع مجالس آسیایی بود که گفت: «این اواخر سوءتفاهمهایی با جمهوری آذربایجان پیشآمده بود که این مسائل نیز برطرف شد و قرار شد در آینده سفری به باکو داشته باشم، همچنین مقرر شد این نشستها تداوم داشته باشد.» در اینکه انجام چنین دیدارهایی برای رفع سو تفاهمها و تقویت روابط دوجانبه با همه کشورها لازم است و میتواند فضای مثبتی برای حلوفصل اختلافات بین طرفین ایجاد کند تردیدی وجود ندارد. اما ارزیابی آقای قالیباف نه با آنچه از محتوای دیدارها در رسانهها منتشر شده چندان منطبق است و نه رفتار مقامات حکومت باکو بعد از این دیدار آن را تأیید میکند. مهمتر از همه اینکه ماهیت اختلافاتی که بین ایران با حکومت باکو وجود دارد این اجازه را نمیدهد که ادعای رفع کامل اختلافات در این دیدار برای مردم و رسانهها باورپذیر باشد.
همانطور که اشاره شد مهمترین نکته این دیدارها تأکید ایران بر مخالفت با تغییر مرزها و توافق طرفین برای تکرار گفتگوهای سهجانبه رؤسای مجلس بوده است. به نظر میرسد این تلاشها که بهخصوص از جانب رئیس مجلس ترکیه بهعنوان میزبان دنبال شده، برای تأثیرگذاری بر ایران در جهت موافقت با خواستههای باکو در ایجاد کریدور زنگزور است، زیرا ایران مهمترین و بزرگترین مخالف این کریدور است و اگر این پروژه اجرایی شود بیشترین ضربه به ایران وارد میشود؛ بنابراین اگر طرفهای مقابل در این دیدارها احیاناً با زبان نرم و یا ترغیبکننده در مورد همکاریهای سهجانبه در مورد کریدورهای ترانزیتی صحبت کردهاند هرگز به معنی رفع سو تفاهمات و پایان مشکلات نیست، این چیزی است که احتمالاً رئیس مجلس و مشاوران ایشان بیش از هرکسی بر آن واقف هستند.
ایراد مهمتری که به سخنان آقای قالیباف وجود دارد این است که اگر به ماهیت سیاستهای باکو و مواضع و اقدامات این کشور و نیز تبلیغات رسانهای آنها علیه تمامیت سرزمینی ایران نگاهی بیندازیم خواهیم فهمید که استفاده از واژه سوءتفاهم برای سیاستهای دولت علیاف که به شکل تخاصمآمیزی آن را اعلام و اگر مجال پیدا کند آن را دنبال میکند، بیشتر به یک تعبیر خوشبینانه و بیان عاطفی شباهت دارد که آن نیز به نوبه خود میتواند باعث نوعی گمراهی و انتقال نادرست پیامها شود؛ زیرا آنچه در دیدارهای هیئت ایرانی در ترکیه رخداده است در بهترین حالت میتواند اضافهکردن دیپلماسی پارلمانی برای مدیریت و کاستن از تنشها برای رسیدن به یک راهحل باشد.
دولت الهام علیاف تمام ماهیت دولت خودش را در تقابل با ایران تعریف کرده است. حکومت او تمام تلاش خود را به کار گرفته است تا هویتی از منطقه و مردم آن برساخته شود که در تضاد و تقابل کامل بااصالت تاریخی و مذهبی مردم این مناطق باشد که ریشه و اصالت آنها آشکارا به ایران برمیگردد. اما متأسفانه به سبب غفلت ایران در مقاطع تاریخی مختلف و درپیشگرفتن نوعی سیاست انکار و نادیدهانگاری، برنامههای هویتزدایی و هویتسازی دولت علیاف بهرغم مقاومتهای زیادی که از طرف بسیاری از مردم آن مناطق شده و میشود تا حد زیادی موفق بوده است.
دولت باکو که مدتها از طریق رسانهها و بهصورت غیررسمی مناطق شمال غربی ایران را آذربایجان جنوبی مینامید هم اکنون تعرض کلامی را در سطوح رسمی مانند برخی مقامات میانرده و نمایندگان مجلس مطرح میکند و رسانههای این کشور در اقدامی مداخلهجویانه ضمن اشغالگر خواندن ایران دامنه اهانتهای شرمآور خود را به پایتخت کشور هم کشاندهاند.
این سیاستهای خصمانه به طرز واضحی با تحریک اسرائیل و تقویت گروههای تجزیهطلب و.. پیگیری میشود که تاکنون از طرف ایران نهتنها به طرز روشنی با آن برخورد نشده؛ بلکه با نوعی نادیدهانگاری آزاردهنده هم روبرو شده است. در سال ۲۰۲۰ دولت علیاف با کمک ترکیه و اسرائیل پیروزیهایی در جنگ با ارمنستان به دست آورد که این پیروزیها مورد استقبال ایران هم قرار گرفت؛ ولی دولت باکو دست سیاستهای ضدایرانی خود نکشید و با کلیدزدن پروژه کریدور زنگزور شروع به اقدامی عملی برای قطع خطوط مرزی ایران و ارمنستان و ضربهزدن به منزلت ژئوپلیتیک ایران کرد. ترکیه هم درصدد است از این فرصت استفاده کند و با ایجاد کریدور جعلی زنگزور یا همان چیزی که از منظر آنها دالان تورانی نامیده میشود هژمونی خود را ابتدا بر قفقاز و سپس بر آسیای میانه گسترش دهد تا به سیاست و رویای نئوعثمانیسم خود جامه عمل بپوشاند.
در چنین شرایطی این سؤالات به ذهن متبادر میشود که ریاست مجلس اولاً چگونه به این نتیجه رسیده است که این مسائل مهم و تاریخی را که آشکار تمامیت سرزمینی و منزلت ژئوپلیتیکی کشور را هدف گرفته است سو تفاهم قلمداد میکند و مهمتر از آن بر اساس کدام دستاورد مشخص این سوءتفاهم ادعایی را پایانیافته تلقی میکنند؟ آیا طرفین بیانیهای مبنی بر پایان آنچه آقای قالیباف سوءتفاهم میداند صادر کردهاند؟ آیا حکومت باکو پذیرفته است که مسدودکردن مرزهای ژئوپلیتیک ایران را برای همیشه کنار بگذارد؟ آیا این موضوع به جمهوری باکو تفهیم شده است که به اهانتهای آشکار خود علیه کشور ما خاتمه دهد و باکو هم آن را پذیرفته است؟ آیا دولت باکو پذیرفته است که مانع از اقدامات خرابکارانه اسرائیل علیه ایران از آنجا شود؟ آیا تریبون دادن به گروههای تجزیهطلب و تبلیغ رسمی علیه تمامیت ارضی ایران را خاتمه خواهد داد؟ هیچگونه نشانهای وجود ندارد که نشان دهد چنین دستاوردی محقق شده است. زیرا بلافاصله بعدازاین دیدار الهام علیاف علناً اعلام کرد که خواسته او برای ایجاد کریدور زنگزور در توافق سهجانبه این کشور با ارمنستان و روسیه وجود ندارد؛ ولی بااینحال در پی اجرای آن است.
تردیدی نیست که هدف از این موضوع، ضربهزدن به ایران است که دلیل آن هم به سیاست مماشات تهران برمیگردد که به نظر میرسد باید در این سیاست به شکل جدی بازنگری شود. از طرفی روابط علیاف با اسرائیل به حدی ارتقا یافته است که احتمالاً بهزودی آقای جیحون بایراموف مسئول امور خارجی جمهوری باکو برای افتتاح سفارت به اسرائیل میرود که نشانه مثبتی در روابط ایران و حکومت باکو نیست؛ بنابراین این انتظار وجود دارد که مقامات در مورد موضوعات حساس و مهم اینچنینی بااحتیاط و دقت نظر بیشتری صحبت کنند. اینگونه نتیجهگیریهایی که منعکسکننده واقعیات نیست میتواند اثرات خاص خود را بر رسانهها و افکار عمومی منطقه داشته باشد و تناقضاتی را ایجاد کند؛ زیرا آنچه قبل از این دیدار در روابط ایران با حکومت باکو در جریان بوده و نشانههایی که بعدازاین دیدار بروز کرده، هیچکدام در جهت تأیید سخنان آقای قالیباف نیست، اگرچه نتیجه دیدارهای هیئت پارلمانی ایران در سفر به ترکیه در جای خود برای کنترل و مدیریت اوضاع بسیار مهم و حائز اهمیت است.