کشاورزی در ایران بخش قابل توجهی از اقتصاد کشور را شامل میشود. بر اساس آمار رسمی در سال ۱۳۹۶، ۱۷٫۶ درصد از نیروی کار ایرانی در بخش کشاورزی مشغول هستند که البته این آمار در سالهای اخیر روبه کاهش است. بر همین پایه سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی به قیمت ثابت در ایران، ۶ درصد است که شامل ۷۱ درصد کشت باغداری، ۲۴ درصد دامداری، چهار درصد بخش آبزیان و یک درصد جنگلداری است.
تنها یک سوم از سرزمین ایران قابلیت کشاورزی داشته اما به دلیل خاک نامرغوب و موضوع آب در بیشتر نواحی، تنها ۱۲درصد این اراضی قابل کشت است. جالب آنکه یک سوم اراضی آبیاری شده و در دیگر موارد کشت دیم انجام میشود. (کشت دیم یعنی کشت به وسیله آب باران)
کشاورزی در گذشته سهم بسزایی از اقصاد ایران را شامل شده و بیش از بازرگانی بوده است. در دوره پهلوی اول پا به پای پیشرفتهای صنعتی، اجرای برنامههایی برای گسترش بخش کشاورزی و دامداری در ایران نیز انجام شده و کشاورزی سنتی ایران، در آن دوره با توجه به رشد تکنولوژی در جهان مکانیزه شد. هرچند این مکانیزاسیون سراسری نبوده و تنها در نقاط خاصی از کشور انجام شده است.
شبکههای آبیاری، بندها و مهار آب کمک کرد تا سطح کشاورزی در همه نقاط کشور به ویژه در استانهای آذربایجان، خراسان، کردستان، کرمانشاه، گرگان، گیلان، مازندران و اطراف تهران تا چندین برابر افزایش یابد. با استخدام کارشناسان خارجی و خرید ماشین آلات کشاورزی، تولید محصولات وابسته در ایران نیز بیشتر شد، صنایع وابسته کشاورزی همچون برنجکوبی، کنف سازی، پنبه پاک کنی، بافندگی، نخ ریسی، روغن کشی، لبنیات، کنسرو و کمپوت سازی، توتون و تنباکو، آب میوه دخانیات ایجاد شدند که افزون بر مصرف داخلی، بخشی از آن صادر شده که یکی از مقاصد آن آلمان بوده است.
درهمین دوره دانشکدههای کشاورزی، دامپروری و دامپزشکی نیز ایجاد شد و نخستین سازمانهای وابسته به آن در ایران شکل گرفت. سازمان جنگلها و مراتع، شیلات، دامداری و غیره ایجاد شدند. طبق آمار با توجه به جمعیت ایران تا ابتدای دهه ۴۰ ایران وارکننده محصولات کشاورزی نبوده و همه مصرف داخلی در کشور تولید میشد.
فرهاد فیضی پور