«شک نکنید اگر یکی بخوریم دو تا میزنیم، فقط شاید بعضیها را نتوانیم بگوییم»، «برای دولت مثل آب خوردن بود که از همان روزهای اول اجازه دهد تا نیروی انتظامی از گلولههای جنگی استفاده کند و هر کسی را به خیابان آمد بزنند و اینطور مردم بترسند و از خانه خارج نشوند » اینها رجزخوانی وسط میدان جنگ نیست بلکه صحبتهای سخنگوی دولت است که به قصد آرام کردن معترضین به میان دانشجویان عصبانی رفته تا به قول معروف هم خود را “جان نثار” دولت نشان دهد و آماده به خدمت بودنش را به رخ کابینه بکشد و هم تیری باشد در تاریکی که اگر به هدف خورد و موفقیتی کسب کرد آن را نگین کارنامهاش کند؛ اما عایدی این تور گردشگری به دور دانشگاهها برای او چیزی جز گافهای پیدرپی و خرابتر کردن اوضاع از آنچه بود نداشت؛ و این گافهای دولتی آنقدر زیاد و پر هزینه شد که حتی صدای خودیها هم درآمد که یک نفر جلوی آقای سخنگو را بگیرد.
مثل آبخوردن بورسیه تحصیلی گرفتن و …
انتقادات به بهادری جهرمی به خاطر حرفهایش از همان دقایق اول شروع شد و کار به افشاگری علیه او رسید؛ مانند توئیتی که محمود صادقی استاد دانشگاه تهران و نماینده سابق مجلس درباره تحصیلات سخنگوی جوان دولت رئیسی مینویسد : « وقتی میتونی مثل آب خوردن بدون آزمون بورسیه بشی و بدون طی مراحل علمی مرسوم و با الزام قضایی تق تق تق عضو هیأت علمی یک دانشگاه معتبر بشی، فکر میکنی دولت هم میتونه مثل آب خوردن، به نیروی انتظامی اجازه بده تَق تَق تَق با گلوله جنگی به مردم شلیک کنه!»
محمدحسین روانبخش نیز در یادداشتی در باب اظهارات آقای سخنگو و رفتارهای پر از گاف او نوشت: وقتی بهادریجهرمی، سخنگوی دولت، به دانشگاه خواجهنصیر رفت و مجبور به فرار شد، بعضی دولتیهای باتجربه از او خواستند بیخیال دانشگاهها شود؛ اما اگر اصرار بر سخنرانی و نمایش گفتوگو و این جور بازیها دارد، جمعهای کنترلشدهای وجود دارد که میتوان در آن جمع سخنرانی کرد تا دچار افسردگی نشد. اما مشکل از جای دیگری سر باز کرد؛ سخنگوی دولت هم تسلطی به کلمات ندارد و در جمع محدود خودیها هم حرفی میزند که متوجه معنای آن نیست. اینکه «برای دولت مثل آب خوردن بود که از همان روزهای اول اجازه دهد از گلولههای جنگی استفاده شود» گافی بود که جمعشدنی نیست. این چنین بود که سخنگوی دولت به درد رئیسجمهور مبتلا شد: فیلم سخن گفتنتان را منتشر نکنید؛ خبر تنظیم شدهاش را به رسانهها بدهید! دریغ که موضوع با این شیوهها و توصیهها هم حل نمیشود. حالا سخنگوی دولت به دانشگاه فردوسی مشهد رفته، ورود و خروج سالن را کنترل کردهاند تا مبادا ابن برادر دوباره افسردگی بگیرد، حرفهایش را سانسور شده و تنظیم شده منتشر کردهاند؛ اما بازهم گرفتار شدهاند: گفته که “اینستاگرام به خاطر اقدامات تروریستی فیلتر شده است”. انگار نه انگار که فیلتر اینستاگرام بلافاصله بعد از فوت مهسا امینی بود و فقط اگر فوت او را تروریستی بدانیم، می توان توجیه جناب سخنگو را پذیرفت. با این دستفرمان، همین روزهاست که سخنگوی دولت به سکوت مطلق دعوت شود؛ حقوقش را بگیرد و خدا را شکر کند؛ و نه خودش را افسرده کند و نه برای دیگران داستان درست کند.
توصیهای از جنس کنار گذاشتن
مرتضی مبلغ، معاون سیاسی امنیتی وزارت کشور در دوران اصلاحات یکی دیگر از منتقدان جدی به صحبتهای بهادری جهرمی است او با اشاره به اظهارات جنجالی سخنگوی دولت میگوید: بعضی از آقایانی که در دولت حضور دارند، مثل آقای سخنگو، بسیار تازهکار و بیتجربه و بیتحلیل هستند و با ابتداییترین مسائل حکمرانی هم آشنا نیستند و حرفهای ناصواب و خطرناکی هم میزنند. افرادی که بالادست سخنگوی دولت هستند باید مراقبت کنند چنین افرادی را به محافل اینچنینی مثل دانشگاهها نفرستند. وقتی در این محافل حضور پیدا میکنند، طبیعی است چنین نتیجهای به همراه خواهد داشت، بنابراین به جز اینکه نباید این افراد را اصلا در چنین سمتها بگذارند، اجازه طرح چنین سخنانی را به عنوان نظر دولت نیز از آنها باید سلب کرد.
مبلغ با بیان اینکه با مدیرانی ناکارآمد، بیتجربه و ناشی در بسیاری از بخشها مواجه هستیم، تصریح کرد: امروز ببینید با چه مشکلات متعددی روبرو هستیم و مشکل اینجا بود که اینها با شعارهای پرطمطراق روی کار آمدند؛ در حالی که با واقعیتها آشنا نبودند و حالا محصول این ناآشنایی و ناکارآمدی این است که میبینید اما متاسفانه نمیخواهند بپذیرند و مدام فرافکنی میکنند.
او با بیان اینکه اظهارات سخنگوی دولت به لحاظ امنیتی مشکلساز است، تصریح کرد: بنده در پستهای امنیتی حضور داشتم و به شما میگویم که بازتاب این سخنان بسیار مخاطرهآمیز است، از همین رو میگویم نباید اجازه داده شود این افراد وارد چنین مقولاتی شوند. همین جمله نشاندهنده ناشی بودن این فرد است. کسی که کوچکترین اطلاع از مسائل امنیتی داشته باشد، میفهمد اصلا نباید چنین جملاتی را به زبان بیاورد، بنابراین باید اینگونه نتیجه بگیریم که این فرد بیتجربه و ناشی اصلا متوجه جایگاه و سمتی که در آن قرار گرفته نیست و پیامدهای امنیتی سخنانش را نمیداند و همین جهل یعنی در اولین فرصت باید نسبت به حضور او تجدیدنظر کرد.
وقتی داد خودیها هم بلند شد
محمد آصفری یکی از نمایندگان اصولگرای دوآتشه مجلس است که کرسی نائب رئیسی کمیسیون شوراها را هم در اختیار دارد. او درباره صحبت های بهادری جهرمی و ادعایش درباره شلیک مستقیم به مردم میگوید: اصلا از اختیارات دولت نیست که بخواهند به نیروی انتظامی اجازه دهد تیر جنگی شلیک کنند یا نکنند. این در حوزه اختیارات شورای عالی امینت ملی است که تصمیم میگیرد از چه سلاحی در چه اتفاقاتی استفاده شود و دستورالعملهای خاص خودشان را دارند و اینگونه نیست که کسی در دولت چنین اجازهای داشته باشد که بر پایه آن سخنگوی دولت بگوید ما میتوانستیم مانند آب خوردن مردم را با گلوله جنگی بزنیم اما دولت اجازه را به نیروی انتظامی نداد. منظورم این است که مسئله خارج از اختیارات دولت است.
آصفری با بیان اینکه دولت به جای این حرفها باید آسیبشناسی انجام دهد، گفت: دولت و مجلس برای اتفاقات اخیر باید بنشینند و فکر و کارشناسی کنند تا در آینده مجددا شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم که دشمنان هم بخواهند سوءاستفاده کنند. این سخنان باعث میشود جریانهایی که به دنبال آشوب هستند، از شرایط سوءاستفاده کنند. باید اجازه داد درباره مسائل امنیتی، کارشناسان این حوزه صحبت کنند و سخنگوی دولت درباره مسائل اقتصادی و اجتماعی صحبت کند و مسائل امنیتی را به کارشناس و سخنگوی این حوزه بسپارد. مجموعه نیروهای نظامی و مسلح ما سخنگو دارد و اگر مسئله امنیتی باشد، خودشان صحبت میکنند. اگر جای بهادری جهرمی بودم چنین سخنانی را مطرح نمیکردم چرا که کشور امروز بیش از هر زمانی نیاز به آرامش و اتحاد و گفتوگو دارد.
بهادریجهرمی و ادامه سریال گافهای جنجالی
ماجرای بهادری جهرمی و حرف های پر سر و صدایش فقط به بحثهای اعتراضات دو ماهه اخیر ختم نشد و پای موضوعاتی که آقای سخنگو سرررشتهای از آن ندارد هم به دایره گفت و گوها و اظهار نظرهایش باز شد مانند وقتی که از اینترنت ملی سخن گفت. بهادری جهرمی گفته است:« در فیلترینگ پیام رسان های خارجی به گونه ای تدبیر شد که مردم از پیام رسان خارجی به پیام رسان داخلی کوچ کنند، البته این فیلتر مسکّن مقطعی است و سیاست دولت در حوزه فضای مجازی شبکه ملی اطلاعات است، در طول هشت سال گذشته شبکه ملی اطلاعات کمتر از ۱۰ درصد پیشرفت داشته اما در یک سال اول دولت ۳۰ درصد رشد و در مجموع ۴۰ درصد رشد را نشان می دهد.»
این صحبتها که معلوم نیست افشاگری درباره نگفتههای دولت است یا اطلاعات دقیق نداشتن از آنچه در راهروهای وزارتخانهها میگذرد درحالی مطرح میشود که در یک ماهه گذشته دو بار وزیر ارتباطات دولت سیزدهم درباره میزان پیشرفت شبکه ملی اطلاعات سخن گفته و تاکید کرده است سهم دولت قبل از این پیشرفت بیش از ۳۰ درصد بوده است و در این دولت شبکه ملی اطلاعات بین ۴۵ تا ۵۰ درصد است.
زارعپور آخرین بار این جملات را در میان نمایندگان در کمیسیون فرهنگی و پس از آن در گفت و گو با سایت خانه ملت مجلس شورای اسلامی مطرح کرده است . خبری که در همه رسانه ها از جمله ایسنا بازنشر شده است.
جملاتی که خط بطلانی است بر ادعای علی بهادری جهرمی که مشخص نیست صحبت ها و گزارش های وزیر ارتباطات دولت را نخوانده است یا در فضای پر التهاب دانشجویی اینگونه آمار را اشتباه کرده است . باید دید بهادری جهرمی گفته هایش در این باره را تکذیب می کند و البته واکنش آذری جهرمی وزیر پیشین ارتباطات به این ادعای مطرح شده از سوی سخنگوی دولت چه خواهد بود؟
فردینبازی را کنار بگذار
محمد مهاجری روزنامهنگار اصولگرا درباره صحبتها و جنالهای اخیر سخنگوی دولت در توئیتی کنایهآمیز مینویسد: سخنگوی دولت خیلی زور میزند تا ادای نقش فردین را در دولت رئیسی دربیاورد اما حداکثر در نقش کتکخور ظاهر میشود. کارگردانها معمولا کتکخورها را تا آخر نگه نمیدارند تاریخ مصرفشان زودتر تمام میشود.
اما آیا پیش بینی ها به واقعیت تبدیل می شود و سخنگوی دولت با امضای رئیسی برکنارمی شود یا …