مقصد انبیا این نبود که بیایند یک جایی را بگیرند و یک ـ مثلاً ـ کاری برای خودشان درست بکنند، مقصد این نیست آقا! مقصد پیغمبرها این نبود که دنیا را بگیرند و آبادش کنند؛ مقصد این بود که راه را به این اهل دنیا، به این انسان ظلوم[۱] و جهول، بسیار جاهل، راه را نشان بدهند که از این راه بروید. آن راهی که شما را میرساند به خدای تبارک و تعالی، این راه است: اِنَّ رَبّی عَلی صِراطٍ مُستَقیم دنیاست و آن طرفش همۀ عالَم، دنیاست و آن طرفش ماورا و ماورای آن طرف نور مطلق.
انبیا آمدند ما را به آن نور برسانند؛ الله ُ وَلِیُّ الَّذینَ امَنُوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النُّورِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا اَولِیاءُهُمُ الطّاغُوتُ یُخرِجُونَهُم مِنَ النّورِ اِلَی الظُّلُماتِ.[۲] طاغوت در مقابل انبیا است، در مقابل الله است.
امام خمینی رحمت الله علیه باورهایش راکه نتیجه وارستگی و لطافت روحی، ریاضتهای سیرو سلوکی، دانش و اطلاع از اسلام بود، بیان می کرد.
از فرمایشات فوق نیز بر میآید تشکیل حکومت از مقاصد، ماموریتها و اهداف انبیاء نبوده است. پیامبران و اوصیای الهی همواره به دنبال ماموریت اصلی خود که ابلاغ پیام الهی به مردم است؛ بودهاند. نگارنده از زبان حضرت آیت الله مرتضی تهرانی رحمت الله علیه که شاگرد بزرگوار امام راحل بودند شنیده : تشکیل حکومت ]ممکن است از باب[ مقدمه لازم باشد.
به عبارت دیگر حکومت از شریعت و مسئولیت انبیاء الهی جداست. ایشان میخواهند مردم را به حقیقت خودشان و خداوند تبارک و تعالی متوجه و متصل کنند هرکاری غیر از این دون شأن و ماموریت الهی ایشان است.
حکومت امری دنیایی و از امور لابُدی در جامعه انسانی است اگر حکومت به پیامبران الهی یا اوصیاء پیامبران یا نایبان خاص یا عام ایشان با مراجعه مردم و درخواست مردم واگذار شود ایشان مسئولیت پیدا میکنند که حکمرانی کنند. حکمرانان الهی راهبردشان در حکومت داری توجه دادن مردم به آخرت و خداوند تبارک و تعالی و فطرت ناب انسانی است. ایشان با این راهبرد حکومتی درست میکنند که فساد و تباهی در آن وارد نمیشود چون مردم صالح هستند.
حال اگر در زمانی حکومت به دست اهل حق و صالحان افتاد ایشان براساس میزان همراهی مردم سعی خواهند کرد توجه مردم به فطرت پاک خودشان جلب شود و به صراط مستقیم یعنی مطمئنترین و کوتاهترین راه رستگاری دنیا و آخرت هدایت خواهند کرد. در حکومت ایشان مدارا با مردم و رعایت حال و فهم ایشان یک اصل و راهبرد قطعی است.
عقل سلیم و آموزههای دینی میگویند حکومت از شئون زندگی اجتماعی انسانها در دنیا است و شریعت برای تاسیس آن نیامده است. دین برای هدایت قلوب مردم و اصلاح رفتار ایشان است چنانچه چنین امری محقق شود قطعا مردم حکومت را به صاحبان بالاترین حد شایستگی خواهند داد و چه کسی شایستهتر از آن که تمام وجودش با خداوند تبارک و تعالی هماهنگ و تطابق پیدا کرده است. چنین فردی پیامبر یا وصی پیامبر است. اکنون که زمان غیبت امام معصوم علیه السلام است عالمان ربانی، کسانی که خدا و دین شناس، خدا و دین باورند. اهل هوا و هوسهای دنیوی نیستند و مطیع امام زمان هستند بهترین گزینه برای حکمرانی هستند. اما باید توجه کنیم این افراد به زور و اجبار حکومت را بهدست نمیگیرند بلکه در صورت موافقت و قبول مردم میتوانند و باید مسئولیت حکمرانی را بپذیرند.
توضیحات:
۱- بسیار ستمکار.
۲- سورۀ بقره، آیۀ ۲۵۷: «خدا یار اهل ایمان است. آنان را از تاریکیهای جهان بیرون آرد و به عالَم نور برد و آنان که راه کفر گزیدند یار ایشان طاغوت است. آنها را از عالم نور به تاریکیهای گمراهی درافکند».
حسن بشارتنیا مدیر مسئول ماهنامه قطعات خودرو