حتما در جریان حواشی اخیر پیش آمده برای علی دایی هستید. در پی درگذشت غمانگیز دختری به نام اسرا پناهی در اردبیل، علی دایی طی دو پست اینستاگرامی گفتههای منابع رسمی پیرامون دلایل این ضایعه را زیر سوال برد و روایتی متفاوت ارائه داد. در هر دو مورد هم اظهارات او با واکنشهای گسترده و تند از سوی برخی رسانههای نزدیک به دولت همراه شد.
نماینده اردبیل در مجلس شورای اسلامی هم جزو کسانی بود که به دایی تاخت. کاظم موسوی لابهلای حملاتش به دایی یک جمله تاملبرانگیز هم به زبان آورده بود که در پست دوم دایی نیز مورد اشاره قرار گرفت و از سوی شهریار پاسخ داده شد: «با پول محرومان ورزشگاه ساختیم تا عدهای دیده شوند، اما امروز از اغتشاشگران حمایت میکنند.» دایی ضمن نام بردن از این نماینده، سوال کرده: «در کدامین ورزشگاهی که شما ساختهاید من به اینجا رسیدهام و دیده شدهام که باید پاسخگوی شما باشم؟»
کل داستان مربوط به علی دایی و درگذشت اسرا پناهی در یک ظرف دیگر باید مورد بررسی قرار بگیرد که مورد نظر این مطلب نیست. نقد جاری تنها روی همان جمله مزبور متمرکز است. بهطور کلی تحلیل بسیاری از مسوولان دولتی این است که سلبریتیها از امکانات عمومی استفاده کردهاند و از این نظر وامدار آنان هستند. بر اساس همین فرض هم هست که در بزنگاهها و کشاکشها انتظار دارند سلبریتیها سمت آنها بایستند و عینا نظرات ایشان را تکرار کنند؛ آنچه حتی به فرض بدهکار بودن ستارهها به کشور نیز قابل قبول نیست و «استقلال» این جماعت را زیر سوال میبرد.
از این موضوع بگذریم و برگردیم سر بحث اول؛ آیا واقعا علی دایی به خاطر تبدیل شدن به یک ستاره ورزشی و سپس اجتماعی، مدیون امکاناتی بوده که سیاسیون برای او فراهم کردهاند؟ آیا این استدلال درست است؟
چه بسا این موضوع در مورد برخی چهرههای متوسط فرهنگی، هنری و ورزشی صدق کند، اما سوپراستاری مثل علی دایی یا دیگر کسانی که در تراز او هستند قصه متفاوتی دارند. کسی که همین حالا دومین گلزن برتر تاریخ فوتبال ملی جهان به شمار میآید، بیش از هر چیز دیگری وامدار استعداد و پشتکار خودش است. زحمتش را کشیده، خون دل خورده و به اندازه خودش برای کشور افتخار و اعتبار کسب کرده است. چرا فکر میکنید با این مدل منت گذاشتنها میشود امثال دایی را کوچک جلوه داد؟
بیشتر بخوانید: چین انصراف داد، قطر جایگزین شد
او دانشآموخته معتبرترین مرکز علمی ایران است و زمانی که به عنوان یک فوتبالیست گمنام در بانک تجارت توپ میزده، هر بار با اتوبوس بین تهران و زادگاهش رفت و آمد میکرده است. بعد هم با ممارست و سختکوشی به تیم ملی و باشگاههای بزرگ خارجی رسیده، از آنها پول گرفته و همین حالا با سرمایهاش در ایران مشغول کار است. خداوکیلی هزینهای که برای دایی کردیم بیشتر بوده یا سودی که او به کشور رسانده؟ به علاوه اگر مسوولان به این نتیجه رسیدهاند که مثلا ورزش قهرمانی داشته باشیم، حتما برای این کار هزینه- فایده خاص خودشان را داشتهاند و به کسی صدقه ندادهاند. ورزش قهرمانی میتواند انرژی جوانان را به مسیر درست هدایت کند، باعث سرگرمی و تخلیه هیجانات مردم شود و برای کشور اعتبار بیاورد. به مجموعه این دلایل و سایر ادله مشابه، در این حوزه خرج میشود و قرار نیست اگر از دل این پروژه یکی مثل علی دایی بیرون آمد، بر سرش منت بگذاریم. دیدگاهش را نقد کنید، اما موجودیتش را زیر سوال نبرید.