یک نظام ایدئولوژیک زمانی میتواند به اهداف خود دست پیدا کند که آن ایدئولوژی در میان اکثریت جامعه مورد قبول باشد و این زمانی محقق خواهد شد که حقوق اقلیتهای فکری، قومی و مذهنبی نیز رعایت شده در غیر این صورت مردمسالاری به طور کامل اجرایی نشده و آن نظام اجتماعی به سمت انحطاط پیش خواهد رفت.
در مفهوم ابتدایی، سرمایه اجتماعی به اتحاد و همدلی تمام افراد جامعه در راستای توسعه و پیشرفت گفته میشود. اما این سرمایه اجتماعی در کجا بروز و ظهور پیدا میکند؟
جامعه ایرانی نیز ظهور و بروز متفاوتی در نوع سرمایه اجتماعی داشته است، در دهه ۴۰ شمسی زمانی که که نفت ایران عملا خریداری نداشت و کمبود پشتوانه مالی حکومت را تحت فشار قرار داده بود و برنامه های توسعه به دلیل کسری بودجه کند پیش میرفت؛ این سرمایه اجتماعی، اتحاد و همدلی در بین مردم و مسئولان بر قرار بود به نحوی که مردم به سیاست های دولت وقت اعتماد داشتند و حکومت از هیچ تلاشی برای توسعه دریغ نمیکرد و رفاه مردم جامعه برایش یک ارزش و اولویت بود. نظم در دستگاههای دولتی و برنامهریزی دقیق باعث حس اعتماد در میان مردم شده بود اما همین مردم در دهه بعد از آن به مقابله با همان حکومت پرداختند زیرا اعتماد بین مردم و حکومت از بین رفته و عملا پولپاشی بیحساب و تفاوت دیدگاه بین مردم و حکومت باعث شد، انقلاب اسلامی شکل بگیرد.
سرمایه اجتماعی فقط ارتباط بین مردم و دولتمردان نیست، از مهمترین روابط در سرمایه اجتماعی روابط بین خود مردم است که هنوز هم در بلایای طبیعی، ۸ سال دفاع مقدس همه و همه نشانههای همدلی مردمی را میتوان دید.
سرمایه اجتماعی در پارامترهای اقتصادی، نقش پنهان و به مراتب موثرتری دارد. زمانی که خبر اختلاس ۳ هزار میلیاردی در کشور منتشر شد اکثریت جامعه ماشین حساب به دست در حال محاسبه مبلغ حقشان از این اختلاس بودند و بسیاری از مسئولین کشوری هم خواستار پیگیری موضوع شدند.
اما پس از گذشت چند سال مشارکت عمومی کم شده کسی نمیپرسد ۹۲ هزار میلیارد فولاد مبارکه که سرمایه و حاصل کار کارگران ایرانی بود چه شد! کسی مانند گذشته از مرگ دریاچه ارومیه نمیگوید؛ جامعهای که در آن نفع شخصی به نفع اجتماعی ترجیح داده شود محکوم به نابودی است و متاسفانه جامعه ما در آینده نه چندان دور آن را تجربه خواهد کرد.
متاسفانه با وجود شعارهای متعدد اعتماد بین دولت و مردم کاهش یافته و فاصله گفتمانی آن دو از یکدیگر دورتر و دورتر میشود متاسفانه قشر ضعیفتر جامعه توجه ویژه لازم دارد که متاسفانه نادیده گرفته شده و اعتراضات او به بیرون از کشور نسبت داده میشود، این شنیده نشدنها باعث از بین رفتن سرمایه اجتماعی میشود و تبعات آن را متاسفانه امروز در بطن جامعه مشاهده میکنیم.