رفتهای در حجره حاجی؛ برای انجام کاری مشورت بگیری.
او هنوز نیامده است. منتظر میمانی. بعضی هنگام عبور سلام و علیکی میکنند. پسر حاجی تا کمر خم میشود…
– ارادتمندم . خانه زادم. بنده نوازی کردید !
احتمالا پولدار و کله گندهاند. این همه عزت و احترام الکی نیست.
بعضی هم پول و پلهای ندارند؛ کارگر و باربرند. سلامشان بی جواب است. پسر حاجی خودش را یکشد، برایشان سری تکان دهد.
امراض یک جور نیستند؛ یکی دندان درد است. میگیرد و آه از نهادت بر میخیزد. یکی تومور مغزی است. خبرت نمیکند تا زهرش را بریزد. وقتی میفهمی که کار از کار گذشته است!
پیامبر رحمت فرمورد: کسی که ثروتمندی را به خاطر ثروتش احترام کند. دو سوم دینش رفته است.
این احترام، تومور است. زهرش را میریزد؛ بیخبر… نمیفهمی تا کنار پل صراط!
متوجه هستی که …
نگارنده حسین سروقامت