ز مرام وجودت معنا شود باب المراد
همی ز جود و عطا دل شود باب المراد
ز حرز جواد در دنیا شود باب المراد
ز انوار لطف حق دل شود باب المراد
محمد بن علی بن موسی در سه شنبه ۱۰ رجب ۱۹۵ هجری قمری مقارن با ۲۳ فروردین ۱۹۰ هجری شمسی و ۱۲ آپریل ۸۱۱ میلادی دیده به جهان گشود . کنیهٔ او ابوجعفر ثانی و ملقب به جواد و تقی است، نهمین امام شیعیان دوازدهامامی بعد از پدرش علی بن موسی الرضا و پیش از پسرش هادی میباشد. در دوران کودکی، پدرش را از دست داد. مادرش کنیزی بنام سَبیکه نوبیه نام داشت از نوبیا در شمال آفریقا، یا از امپراطوریِ رومِ شرقی بود .
امام محمد تقی بیشترِ سالهای کودکی خود را در مدینه و به دور از پدر به سر برد. به این دلیل که وقتی پدرش، در پی احضار مأمون، برای برعهده گرفتن ولایتعهدیِ وی از مدینه خارج شد، هیچیک از اعضای خانوادهاش را با خود همراه نکرد.
به نوشتهٔ طبری، مورخ اهل سنت، مأمون دخترش امحبیب را به عقد رضا درآورد و دختر دیگرش امفضل را برای محمد تقی، که در آن زمان سن کمی داشت، عقد کرد.
برخی گفتهاند احتمالاً در دیداری که جوادالأئمه با پدرش در طوس داشت، مأمون، ام الفضل را به عقد او درآورد . به گفته ابن کثیر (۷۰۱-۷۷۴ق) مورخ اهل سنت، خطبه عقد او با دختر مأمون در زمان حیات علی بن موسی الرضا(ع) خوانده شد، اما مراسم ازدواج آنها در سال ۲۱۵ق در تکریت انجام شده است .منابعِ دیگر، ازدواج محمد تقی با امفضل را مربوط به سال ۲۱۵ ه.ق، یعنی بعد از مرگِ رضا، و در دوران امامتِ محمد تقی میدانند . همسر دیگر جوادالأئمه، سمانه مغربیه است که کنیز بود و به دستور خودش خریداری شد. همه فرزندان امام جواد از سمانه بودند
بنابر نقل شیخ مفید، امام جواد(ع) ۴ فرزند به نامهای علی، موسی، فاطمه و امامه داشت. برخی دختران امام را ۳ تن به نامهای حکیمه، خدیجه و ام کلثوم میدانند. در برخی از منابع متأخر، از ام محمد، زینب و میمونه نیز به عنوان دختران آن حضرت یاد شده است.
امام جواد(ع)، پس از شهادت امام رضا(ع)به مدت امامت هفده سال (۲۰۳ ه ق تا ۲۲۰ ه ق) امامت شیعیان را بر عهده داشت که با خلافت دو تن از خلفای عباسی، مأمون عباسی و معتصم عباسی همزمان بود. حدود ۱۵ سال آن در خلافت مأمون(۱۹۳-۲۱۸ه ق) و ۲ سال در خلافت معتصم(۲۱۸-۲۲۷ ه ق) سپری شد.
دورنمای یک امامِ نابالغ در سن نزدیک به ۸ سال ، باعث شک و شبهههای زیادی در جامعهٔ آنروز شیعه شد. به این دلیل که برخی از زعمای امامیه، بلوغ را لازمهٔ امامت میدانستند؛ لذا به سمت احمد بن موسی، عموی محمد تقی گرایش پیدا کردند و فرقهٔ احمدیه را شکل دادند. برخی دیگر با اعتقاد به پایان یافتنِ امامت با موسی کاظم، که پیش از آن شایع شده بود؛ به واقفیه پیوستند و به مؤلفه مشهور شدند. در مقابلِ این فرقهها، حامیان امام محمد تقی، استدلال میکردند که علمِ امامت ربطی به سن و سال ندارد؛ همانطور که سنِ کمِ عیسی مانعِ نزول وحی بر وی نشد
به دلیل اختناق موجود و همچنین گسترش جمعیت شیعه، ارتباط امام محمد تقی با شیعیانش بیشتر از طریق نامهنگاری بود. امام محمد تقی همچنین شبکه ارتباطی وکلات زیادی در اقصی نقاط حکومت اسلامی داشت که به نمایندگی از او امور شیعیان را سامان میدادند. این شبکهٔ وکالت که در دوران ائمهٔ پیشین بنیان گذاشته شدهبود، کمکم شکل سیاسی پیدا کرد. مأمون که محمد تقی را با شورشهای پراکندهٔ شیعیان مرتبط میدانست، برای کنترلش، او را به بغداد فراخواند و دخترش امفضل را به ازدواج او درآورد. عباسیان که این ازدواج و ورود محمد تقی به دستگاه خلافت را بر خلاف منافع خود میدانستند، با برگزاری مناظرههای علمی، سعی در کم کردن اعتبار او کردند.
امام محمد تقی بعدها اجازه پیدا کرد به مدینه برگردد؛ اما امفضل، که از او صاحب فرزند نمیشد، با او سر ناسازگاری گذاشت. بعد از مرگ مأمون، امام محمد تقی که مورد سوءظن واقع شده بود، دوباره به بغداد فراخوانده شد. بنابر برخی راویان شیعه و سنی از قبیل مسعودی و ابن صباغ، محمد تقی به تحریک خلیفهٔ جدید، معتصم، و به دست همسرش امفضل در پنج شنبه مورخ ۳۰ ذی القعده ۲۲۰ هجری قمری مقارن با ۸ آذر ۲۱۴ هجری شمسی و ۲۹ نوامبر ۸۳۵ میلادی مسموم شد.
برخی علت شهادت وی را سعایت ابن ابیدؤاد (قاضی بغداد) در نزد معتصم دانستهاند. دلیل آن هم پذیرفتهشدن نظر امام درباره قطع دست سارق بود که باعث شرمندگی ابن ابیدؤاد و شماری از فقیهان و درباریان شده بود .
او با ۲۵ سال سن، کوتاهترین دوران زندگی را در بین امامان شیعیان دوازده امامی به خود اختصاص دادهاست. هادی (علی) و موسی معروف به مبرقع، از جمله فرزندان امام محمد تقی بهشمار میآیند.
عالمان اهل سنت، پیشوای نهم شیعیان را به عنوان یک عالم دینی احترام میکنند .برخی از آنان شخصیت علمی جوادالأئمه را ممتاز دانستهو شیفتگی مأمون به او را به دلیل شخصیت علمی و معنوی او در کودکی دانستهاند. آنان همچنین از برتری محمد بن علی(ع) در ویژگیهای دیگری همچون تقوا، زهد و سخاوت سخن گفتهاند. به عنوان نمونه شمس الدین ذهبی، از محدثان برجسته اهل سنت در قرن هشتم قمری،و ابن تیمیه ملقب شدن او به جواد را، به دلیل شهرتش در سخاوت و بخشندگی میدانند. جاحظ عثمان، متکلم و ادیب معتزلی قرن دوم و سوم قمری، نیز محمد بن علی(ع) را عالم، زاهد، عبادتپیشه، شجاع، بخشنده و پاک معرفی کرده است. محمد بن طلحه شافعی، از علمای شافعی مذهب قرن هفتم قمری، درباره امام جواد(ع) مینویسد: «او، هرچند سنش کم بود، ولی از نظر قدر و منزلت،والامقام و نام و آوازهاش بلند بود .»
دلیلِ شیعیان برای پذیرشِ امامتِ محمد تقی، روایتها یا نصوص عام و خاصی است که از پیامبر اسلام و ائمه دوازدهگانه مخصوصاً پدرش، علی بن موسی الرضا، به آنها رسیدهاست . پس از تولد امام محمد تقی، امام رضا او را مولود پر خیر و برکت نامید که حق را از باطل جدا کرد. امام رضا به شیوههای مختلف از جمله نشان دادن مُهر امامت فرزندش به یاران خود و تأکید بر امامت وی پس از خویش، سعی داشت تبلیغات فرقه واقفیه را خنثی کند .
پس از مرگ امام رضا، هشتاد تن از هواداران اصلی او در بغداد در خانه عبدالرحمن بن حجاج، از اصحاب ممتاز امام جعفر صادق، امام موسی کاظم و امام علی بن موسی الرضا جمع شدند. آنان در آنجا تصمیم گرفتند که فرزندِ امام رضا شایسته امامت است. حامیان محمد تقی استدلال کردند که در قرآن عیسی در گهواره سخن گفتهاست و حتی در کودکی به او وحی میشد و بدین ترتیب با امامی که کودک است مخالفتی وجود ندارد. اما همچنان در بین شیعیان بر سر این که امامِ نوجوان در همهٔ جنبهها با امام بالغ برابر هست یا نه اختلاف وجود داشت. از جمله اینکه آیا دانش امام از منابع عادی نظیر معلمین و کتب حاصل شده یا از منابع فراطبیعی چون فرشتگان بدست آمدهاست. اما در نهایت این دیدگاه که امامان بالغ و کودک در همه جوانب از جمله منبع فراطبیعی دانششان برابرند بر دیگر دیدگاهها غالب شد. گفته میشود دربارهٔ این اختلاف از خود امام محمد تقی هم سؤال شد امام محمد تقی در پاسخ، خودش را با علی بن ابیطالب، امام اول شیعیان، مقایسه کرد که در نه سالگی ایمان آورد؛ و همچنین با سلیمان نبی که داوود او را در کودکی به جانشینی خود انتخاب کرد. شیعیان با این وجود اصرار داشتند جنبهٔ الهیِ امامتِ محمد تقی را در علم و دانش او هم ببینند. به همین دلیل در مواضعِ مختلف با طرح سوالهایی او را مورد آزمایش قرار میدادند. از جمله به پرسشهایی اشاره میشود که در موسم حج توسط فقهای شیعه مطرح شد و محمد تقی با وجود خردسالی به همه آنها پاسخ داد. به جز گروههای مثل زیدیه و اسماعیلیه که گاهی کودکیِ محمد تقی را مورد طعن قرار میدادند، تقریباً همه پیروان شیعه امامت او را پذیرفتند و اختلافات مذکور هیچ وقت باعث ایجاد بحران در جامعه شیعه نشد .
با شهادت او در سال ۲۲۰ ه ق، امامت به فرزندش امام هادی(ع) منتقل شد .
مقبرهٔ امام محمد تقی در کاظمین در جوار قبر جدش امام کاظم واقع شده است و به حرم کاظمین معروف است .
درباره امام جواد آثار فراوانی به زبانهای مختلف بهویژه فارسی و عربی نوشته شده است. در مقاله «کتابشناسی امام جواد(ع)»، ۶۰۵ اثر در قالب کتاب(۳۲۴)، مقاله(۲۴۸) و پایاننامه(۳۳) معرفی شده است. از این تعداد ۴۷۴ عنوان به زبان فارسی، ۱۲۲ مورد به زبان عربی و نُه عنوان به زبانهای دیگر است. در کتاب «کتابشناسی توصیفی امام جواد(ع)» نیز ۳۵۰ کتاب چاپ شده توصیف شده است
وفاة الامام الجواد، مسند الامام الجواد، موسوعة الامام الجواد علیهالسلام، الحیاة السیاسیة للامام الجواد، حیاةالامام محمد الجواد و سبل الرشاد از مهمترین کتابهایی است که به زبان عربی درباره امام جواد منتشر شده است
در سال ۱۳۹۵ش، همایشی با عنوان «سیره و زمانه امام جواد(ع)» در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در شهر قم برگزار شد که حاصل آن سه جلد «مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه امام جواد(ع)» بود .
منابع :
(مسعودی، اثبات الوصیة، ۱۴۲۶ق، ص۲۲۷)
(عیاشی، التفسیر، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۲۰)
(طبرسی، اعلام الوری، ج ۲ ، ص۱۰۶)
(العاملی، الحیاة السیاسیة للامام الجواد، ص۱۳۷)
(محمد رشاد سالم، ج۴، ص۶۸-۶۹)
(اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۳۵۰)
(قرشی ،حیاه الامام محمد الجواد ، ص ۷۰-۷۱)
(حلاتی، ریاحین الشریعه، ج۴، ص۳۱۶)
(ابن شهر آشوب، ج۴، ص۳۸۰)
(مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۹۵)
(قمی، منتهی الامال، ج۲، ص۴۹۷)
(ابن شهرآشوب، ج۴، ص۳۸۰)
(جعفریان، ص۴۷۸)
(مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۸۱-۲۸۲)
(ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۱۰، ص۲۹۵)
(کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۲۲)
(نوبختی، فرق الشیعه، ص۸۸)
(طبری، دلائل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۳۹۴)
(کلینی، الکافی، ج۱، ص۸۲)
(قرشی، حیاة الامام محمد الجواد، ص۲۱)
(مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷۳)
(طبری، دلائل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۳۹۶)
(کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۹۲)
(ابن شهرآشوب، ج۴، ص۳۷۹)
(اشعری، ص۹۹)