رئیس کمیته آموزش و عضو هیأت مدیره انجمن اقتصاد دفاع ایران
اقتصاد با هدف عملیاتی تأمین رفاه و «دفاع» با هدف عملیاتی تأمین امنیت از قدیمیترین امور بشری هستند که با گذر زمان ابعاد ملی و اجتماعی آنها به مراتب برجستهتر و فراتر از ابعاد فردی و شخصی آنها شدهاند و با گسترش ابعاد ملی و اجتماعی این امور، ارتباط و پیوند آنها بیشتر شده است. پیوند اقتصاد با دفاع پیامدها و الزاماتی برای این دو امر، در حوزه علم و البته در عرصه سیاستگذاری و الگوسازی دارد. علم نافع نمیتواند به تحولات بیتوجه باشد، پس در پی در هم تنیدگی بیشتر امور واقعی شاهد پیوند رشتههای علمی و تولد علوم بین رشتهای هستیم، «اقتصاد دفاع» نیز در شمار همین علوم بین رشتهای است. برای شناخت بهتر کارکرد اقتصاد دفاع بهعنوان یک نظم علمی، توجه به تعریف و ماهیت علم اقتصاد سودمند است. «دادلی سیرز» از اقتصاددانان برجسته میگوید، «اقتصاد» درباره اقتصادها است. این تعریف تلاش دارد که علم اقتصاد را با موضوع آن تعریف کند. بدین ترتیب میتوان گفت که «اقتصاد دفاع» درباره «دفاع» است یا روشنتر بگوییم، موضوع این شاخه اقتصاد، دفاع است. کما اینکه موضوع «اقتصاد محیط زیست»، «محیط زیست» است. از طرفی ماهیت علم اقتصاد حداکثر کردن نتیجه و به بیانی تخصیص بهینه منابع برای تأمین هدف است. پس ماهیت اقتصاد دفاع، حداکثر کردن نتیجه و یا تخصیص بهینه منابع برای تأمین هدف دفاع است. تعیین تابع هدف دفاع اگرچه فراتر از کارکرد اقتصاد دفاع و قابلیتهای آن است؛ لیکن اقتصاد دفاع، نظم نافعی به منظور تخصیص بهینه منابع محدود برای تأمین حداکثری تابع هدف دفاع خواهد بود. اقتصاد دفاع جای آرمانها، ارزشها و هنجارهای دفاعی را نمیگیرد، اقتصاددان دفاع، جای مقام دفاعی نمینشیند، بلکه برای استفاده بهینه منابع، با رویکرد حداکثر کردن نتیجه کمک میکند.
به بیان بالا، گسترش دانش اقتصاد دفاع نزد مقامات و فرماندهان عالی رتبه دفاعی امری لازم تشخیص داده شده است و وقایعی چون افزایش تهاجمات تحریمی و جنگ اقتصادی و همینطور ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی بر ضرورت آن افزوده است. دفاع حوزهای گسترده و علم اقتصاد دانشی فراگیر و متنوع است، لذا حوزه اقتصاد دفاع دامنهای فراخ از موضوعات را در برمیگیرد. از دفاع نظامی تا مقابله با تحریمها و دفاع اقتصادی، از اقتصاد نیروهای مسلح تا اقتصاد مقاومتی، از نظم و امور انتظامی و امنیت تا اقتصاد کنترل تسلیحات، از پدافند غیرعامل تا دفاع غیرنظامی و بسیج، از برنامهریزی و بودجهریزی دفاعی تا بازار کار دفاع، از موضوعات ملی دفاع تا موضوعات منطقهای، جهانی و نهادها و سازمانهای بینالمللی مرتبط با آن، از تحلیل جنگ سخت تا جنگ نرم سایبری و جنگ ترکیبی، از تأمین بهرهوری منابع انسانی، آمادگی و مالی دفاعی تا معماری اقتصاد دفاع آینده، از صنایع و توان مهندسی دفاعی تا نهادهای تأمین اجتماعی نیروهای مسلح و… همه میتوانند موضوع حوزه اقتصاد دفاع قرار گیرند.
هرچند بایستی میان مفاهیم «اقتصاد دفاع» و «اقتصاد در بخش دفاع» و «دفاع اقتصادی» تمایز قائل بود، چرا که هرکدام بار معنایی خود را دارد. مفهوم «اقتصاد دفاع»، عامتر از اقتصاد بخش دفاع است، این مفهوم به معنی به کارگیری ابزارها و تکنیکهای اقتصادی از جمله روشهای اقتصادسنجی، اقتصاد مهندسی، نظریه بازیها و حتی اقتصاد ریاضی جهت تحلیل دقیق مسائل دفاعی و مرتبط با دفاع / امنیت ملی باهدف بهینهیابی و ایجاد تعادلهای اقتصادی در مسائل دفاعی است. بنابراین، اقتصاد دفاع به بررسی و تحلیل اقتصادی دفاع و مسائل مرتبط با آن را در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی، در کلیه مقاطع جنگی و غیر آن، در سطوح خرد و کلان و با ابزارهای سخت و نرم بر عهده میپردازد. متخصص اقتصاد دفاع تلاش میکند نحوه دستیابی بهینه (اقتصادی) به اهداف، انجام وظایف و اجرای مأموریتهای دفاعی ـ امنیتی تعیینشده توسط مراجع ذیصلاح را تحلیل و پیشنهاد کند و به عبارتی، نحوه اداره بهینه امور دفاعی و امنیت ملی را با تحلیلی اقتصادی فرا راه تصمیمگیرندگان بگذارد.» کندی (Kennedy) اقتصاد دفاع را «کاربرد علم اقتصاد برای تحلیل مسائل دفاع» میداند یا «کانتر» (Kanter) اقتصاد دفاع را «کاربرد مهارتهای اقتصادی برای بسیاری از مسائل دفاع» میداند. در حالی که «اقتصاد در بخش دفاع» صرفاً به متغیرها و موضوعات اقتصادی یک بنگاه اقتصادی فعال در بخش دفاع اشاره دارد. بهطور مثال نحوه تأمین مالی فعلی در صنایع دفاعی موضوع «اقتصاد در بخش دفاع» است و آسیبشناسی تأمین مالی فعلی و ارائه روشهای تأمین مالی بهینه برای صنایع دفاعی به «اقتصاد دفاع» مربوط میشود. از سویی اصطلاح «دفاع اقتصادی» به مفهوم استفاده از ابزارهای اقتصادی در مقابله با جنگ اقتصادی به مانند جنگ ارزی است. مفاهیم جنگ و دفاع اقتصادی به روابط قدرت در بین کشورها، ابعاد اقتصادی سیاست خارجی و ابعاد سیاسی فعالیتهای اقتصادی دولت با هدف تحصیل منافع ملی در سطح بینالمللی میپردازد. در یک معنای کلی میتوان «جنگ اقتصادی» را نوعی رقابت اقتصادی بینالمللی شدید و پرتنش با استفاده از ابزارهای بعضاً ظالمانه توسط دولتها دانست.
نوشته یاور دشتبانی