بحران برق مگر فقط برای امسال است، آیا این دومینو از سال های گذشته برای ما به ارث گذاشته نشده است؟
برق که می رود منتقد میشویم و عصبانی، مسئولان هم انگار که با پدیده ای ناشناخته مواجه شده اند و اولین بار است آن را تجربه می کنند.
کسی نیست بپرسد مگر آمارهای صنعت برق در سال های گذشته را نخوانده اید و نمی خوانید؟ به واقع کدام مسئول در مجلس و دولت است که نداند سرمایه گذاری لازم در سطوح مختلف صنعت برق طی ۲ دهه اخیر انجام نشده است یا حداقل در این ۸ سال هیچ اتفاقی برای توسعه صنعت برق رخ نداده.
روند سرمایه گذاری در ایجاد ظرفیت های جدید نیروگاهی، متوقف شدن سرمایه گذاری در تولید برق خورشیدی، کاهش انگیزه سرمایه گذاری در صنعت برق کشور، پیرشدن نیروگاه های حرارتی، ناپایدار شدن شبکه های توزیع و انتقال برق، نامطلوب بودن راندمان نیروگاهها به دلیل محروم ماندن از فناوریهای روز دنیا، بی توجهی ملی به مصرف بهینه برق از طریق جلوگیری از تولید و عرضه محصولات برقی پرمصرف و… موضوع هایی آشنا برای همه ی مسئولان بوده.
اما وقتی همه خوابیم و یا خود را به خواب میزنیم یا حداقل دغدغه نداریم یا اگر دغدغه داریم مدیریت نداریم، مشخص است که به هنگام قطع برق ناگهان از خواب بیدار می شویم و به دنبال مقصرهای فرضی یا احتمالی می گردیم.
اکنون صنعت برق ایران نه تنها با ۱۱ هزار مگاوات کسری برق مواجه است که اگر واقعیت را در نظر بگیریم، این کسری برق می توانست با مازاد ۱۱هزار مگاواتی
جابه جا شود، اما راه را اشتباه رفته ایم و مردم را در رنج و اضطراب گذاشتیم.
کشوری که می تواند به هاب انرژی و یکی ازصادرکنندگان برق منطقه تبدیل شود، به دلیل منطق غلط حاکم بر صنعت برق، خود محتاج برق دیگران شده است.
این نتیجه وجود مدیرانی سیاسی در راس امر صنعت تخصصی برق است، لازمه ی برون رفت از این وضع جابجای دولت ها نیست و صرف رفتن و آمدن دولت ها به خودی خود چیزی را تغییر نمی دهد بلکه نیاز صنعت خسته و پیر برق کشور باید احیا، جوان، به روز و مدیریت شود.
نوشته شریف زمانی