درد اصناف پایتخت فقط شرایط سخت محاط بر اقتصاد ایران نیست بلکه مصوبه هایی است که فعالان صنفی و اتحادیه ها را به حواشی کشانده است.
جامعه صنفی متأثر از دلایل مختلف با مشکلات عدیدهای روبرو است و این شرایط تشکلهای صنفی را نیز درگیر کرده است و ایشان را از تمرکز بر امور توسعهای و زیربنایی دور نگه داشته است.
بسیاری از این مشکلات را شرایط اقتصادی تحمیل کرده است و رفع آن نیازمند بهبود وضعیت اقتصاد کشور است، اما آنچه باعث تأسف است، مشکلاتی است که به صورت خودخواسته از درون بدنه تشکلهای صنفی عمدا یا سهوا تحمیل میشود و متاسفانه تبعات منفی آن دامن مجموعه اصناف را میگیرد.
مشکلاتی که عمدا از سوی برخی مدیران صنفی و با هدفی مشخص ایجاد میشود باید از سوی دیگر مدیران صنفی و همچنین دستگاههای نظارتی مورد پیگیری قرار بگیرد و در خصوص آنچه که ناخواسته و غیرعمد اتفاق میافتد نیز نمیتوان این گروه از مدیران را تبرئه کرد، چراکه ایشان وقتی توانایی مدیریت ندارند؛ نباید، مسؤلیت قبول کنند و یا پس از رقم خوردن اولین اشتباهات و پیبردن به نقاط ضعف خود، ردای مدیریت از تن در آورده و جای خود را به افراد توانمند بدهند.
به دلایل مختلف از انتقال برخی رستهها به اتحادیه جدید علیرغم در اختیار داشتن مستندات قانونی و کارشناسی خودداری شده وامروز فعالان صنفی و اتحادیه با مسائل حاشیهای روبرو هستند
از جمله مشکلاتی که امروز اصناف پایتخت با آن روبرو هستند و میراث ادوار قبلی است، تداخلهایی است که به دلیل جا به جایی رستههای صنفی بدون اعمال نظر کارشناسی درست و دقیق رخ داده است.
متاسفانه در ادوار گذشته بالاخص دوره قبل اجلاس اتاق اصناف تهران در خصوص جابهجایی رسته های صنفی میان اتحادیههای مختلف، مصوباتی داشته است که امروز موجب گرفتاری فعالان صنفی و اتحادیه شده این در حالی است که به دلایل مختلف از انتقال برخی رستهها به اتحادیه جدید علیرغم در اختیار داشتن مستندات قانونی و کارشناسی خودداری شده است.
اینکه اجلاسیه اتاق اصناف به انتقال رستهها رای داده و هیأت رئیسه نیز با آن موافقت کرده یک سوی ماجرا است، اما شاید باید سوال اصلی را از کمیسیون تشخیص اتاق اصناف تهران در دوره قبل و در رأس آن حبیبالله بشارتی رئیس این کمیسیون پرسید که چرا به عنوان بازوی مشورتی و کارشناسی هیأت رئیسه، جریان جابهجایی رستهها را به سمتی برده است که امروز فعالان صنفی و اتحادیه با مسائل حاشیهای روبرو باشند؟
هیأت رئیسه اتاق اصناف تهران و اعضای اجلاسیه باید پاسخ دهند که براساس چه معیاری اعضای کمیسیونها و بالاخص روسای آنها را انتخاب کرده و سرنوشت بسیاری از فعالان صنفی را به افرادی سپردهاند که از دانش و تجربه کافی برای اتخاذ تصمیمات سرنوشتساز برخوردار نیستند؟
شاید باید سوال اصلی را از هیأت رئیسه اتاق اصناف تهران و اعضای اجلاسیه آن پرسید که براساس چه معیاری اعضای کمیسیونها و بالاخص روسای آنها را انتخاب کرده و سرنوشت بسیاری از فعالان صنفی را به افرادی سپردهاند که از دانش و تجربه کافی برای اتخاذ تصمیمات سرنوشتساز برخوردار نیستند.
شاید اگر ایشان شرایط اتحادیه تحت مدیریت رئیس کمیسیون تشخیص، یعنی اتحادیه صنف آهنسازان تهران را مورد بررسی قرار میدادند، در تصمیم خود تجدید نظر میکردند.
کافی است مصاحبههای رئیس اتحادیه آهنسازان از سالهای ابتدایی دهه ۹۰ تا امروز مورد بازخوانی قرارگیرد و در حالی که مشکلات صنف در تمامی این سالها تقریبا یکسان بوده، اما متاسفانه هیچ اقدامی برای رفع آنها صورت نگرفته و تنها خروجی ملموس همه این سالها تعطیل شدن و یا تغییر شغل اعضای این صنف بوده است.