یک پژوهش نشان میدهد که از زمستان سال ۱۴۰۰ تا زمستان ۱۴۰۱ بیشترین درصد انتقال در بخشهای عمده فعالیت اقتصادی مربوط به تغییر اشتغال در بخش صنعت به میزان ۶/ ۱۱درصد است. از سوی دیگر کمترین میزان انتقال مربوط به انتقال از بخش خدمات به کشاورزی به میزان ۳/ ۱درصد است. در سالهای گذشته عوامل مختلفی مانند تحریمهای اقتصادی موجب شده است صنعت کشور آسیبپذیر شود. کاهش سرمایهگذاری در بخش صنعت نیز کاهش اشتغال در این بخش را به دنبال داشته است. علاوه بر این، بررسی جریان اشتغال در بازه زمانی مذکور نشان میدهد که بیشترین میزان جابهجایی در وضع فعالیت با میزان ۷/ ۳۶درصد مربوط به وضع بیکار به شاغل است. البته نکته قابلتوجه آن است که در همین ایام ۳/ ۲۴درصد از بیکاران نیز از یافتن شغل ناامید شده و به غیرفعال تغییر وضعیت دادهاند. کمترین میزان جابهجایی در این بخش نیز مربوط به تغییر وضعیت از غیرفعال به بیکار به میزان ۷/ ۱درصد است.
اهمیت بررسی جریان کار و جمعیت
گزارش «جریان نیروی کار از زمستان ۱۴۰۰ به زمستان ۱۴۰۱» بیان میکند که آگاهی از پویایی بازار کار از اهمیت بالایی برخوردار است؛ به همین دلیل ابزارها و آگاهی از تغییرات نیروی کار در سطح فردی نیز مهم است. زمانی که راهبرد اشتغالزایی اجرا میشود، بررسی عملکرد آن ضروری بوده و آگاهی از پویایی بازار کار در این زمینه نیز به کار میآید. به همین دلیل است که در یک بازه زمانی درنظرگرفتهشده، اندازه و ویژگیهای جمعیتی افرادی که اشتغال خود را از دست دادهاند، اندازه و ویژگی جمعیتی افرادی که کار پیدا کردهاند و اندازه و جمعیت افرادی که وضعیت کار آنها طی زمان درنظرگرفتهشده تغییر کرده است، بسیار مهم و قابلبررسی است. بر اساس این پژوهش بازار کار به طور کلی با استفاده از آمار جمعیت فعال، سطح اشتغال و نرخ بیکاری مورد مطالعه قرار میگیرد.
مقایسه این شاخصها در زمانهای مختلف، تغییرات بازار کار را طی زمان نشان میدهد. در واقع گزارش مرکز آمار ایران که به صورت ماهانه در مورد اشتغال و بیکاری منتشر میشود بر همین اساس است. اما جابهجاییهایی که داخل این مقاطع زمانی رخ میدهد با این شاخصها مشخص نمیشود. در واقع میتوان گفت دادههای مقطع نیروی کار بهتنهایی نمیتواند کل اطلاعات موردنیاز برای بررسی جزئیات حرکت جریانهای درنظرگرفتهشده را به وسیله برنامههای مختلف ارائه کند. نکته قابلتوجه در این موضوع آن است که سیاستهای بازار کار در بیشتر موارد، برای متاثر ساختن جریانها در جمعیت هدف، خواه از طریق تشویق، جلوگیری یا تغییر مسیر آنها طراحی شده است.
تعریف گزارههای مورد بررسی
بر اساس تعاریف گزارشهای مرکز آمار، زمانی به فردی شاغل گفته میشود که آن فرد دارای ۱۵ سال و بیشتر بوده که در طول هفته مرجع طبق تعریف کار، حداقل یک ساعت کار کرده یا بنا به دلایلی به طور موقت کارش را ترک کرده باشد. علاوه بر آن، افرادی که برای اعضای خانوار خود که با وی نسبت خویشاوندی دارند کار میکنند اما مزدی دریافت نمیکنند، کارآموزانی که در هر دوره کارآموزی فعالیتی در ارتباط با فعالیت موسسه محل کارآموزی انجام میدهند، محصلانی که در هفته مرجع مطابق تعریف، کار کردهاند و تمام افرادی که در نیروهای مسلح به صورت کادر دائم یا موقت خدمت میکنند، از جمله گروههای شاغل محسوب میشوند. از طرفی افراد بیکار کسانی هستند که با ۱۵ سال یا بیشتر دارای ۳ ضابطه به صورت همزمان باشند. در واقع باید در هفته مرجع فاقد کار باشند، در هفته مرجع و سه هفته قبل از آن جویای کار بوده باشند و در هفته مرجع یا در هفته بعد از آن برای اشتغال مزدبگیری یا خوداشتغالی، آماده برای کار باشند. علاوه بر آن، افرادی که به دلیل آغاز به کار در آینده یا انتظار بازگشت به شغل قبلی جویای کار نبوده، ولی جویای کار و آماده برای کار هستند نیز بیکار محسوب میشوند.
بیثباتی در بیکاری
این گزارش به بررسی آمارهای جریان جمعیت دارای ۱۵ سال و بیشتر بر اساس وضعیت فعالیت از زمستان ۱۴۰۰ به زمستان ۱۴۰۱ پرداخته است. در این تحلیل آمارهای جریان بر حسب جنسیت، مناطق جغرافیایی، وضع اقتصادی و بخشهای عمده فعالیت اقتصادی، بخش و اشتغال رسمی و غیررسمی ارائه شده است. بر این اساس در زمستان سال گذشته از میان جمعیتی که در سن اشتغال بودهاند، ۸/ ۳۶درصد شاغل، ۸/ ۳درصد بیکار و ۴/ ۵۹درصد غیرفعال بودهاند. در واقع غیرفعالان دارای بیشترین جمعیت، شاغلان و بیکاران بهترتیب در مرتبه بعدی قرار داشتهاند. در زمستان سال ۱۴۰۱ نیز ۹/ ۳۶درصد شاغل، ۷/ ۳درصد بیکار و ۴/ ۵۹درصد غیرفعال بودهاند. بنابراین در نسبت بیکاری کاهش و در نسبت اشغال افزایش مشاهده میشود.
به صورت کلی میتوان گفت که در بازه زمانی یکساله مذکور ۳/ ۲۴درصد از جمعیت بیکار به غیرفعال، ۷/ ۳۶درصد از جمعیت بیکار به دسته شاغلان و ۶/ ۱۰درصد از جمعیت شاغلان به غیرفعالان تبدیل شدهاند. بنابراین میتوان گفت که کمترین ثبات در وضع فعالیت مربوط به بیکاران بوده است. به عبارتی بیشترین تغییرات در وضع فعالیت بیکاران رخ داده است. در این بازه زمانی بیشترین درصد جابهجایی در وضع فعالیت، مربوط به وضع فعالیت بیکار به شاغل با میزان ۷/ ۳۶درصد است. علاوه بر این میتوان گفت کمترین میزان انتقال در وضع فعالیت مربوط به انتقال از وضعیت غیرفعال به بیکار با ۷/ ۱درصد است.
جابهجایی از صنعت به خدمات
بر اساس تعاریف گزارش مرکز آمار، بخشهای عمده فعالیت اقتصادی شامل بخشهای کشاورزی، صنعت و خدمات است. این گزارش تغییرات ایجادشده در این بخشها را نیز مورد بررسی قرار داده است. بر این اساس ماندگاری اشتغال در بخش خدمات با میزان ۱/ ۹۱درصد دارای بالاترین مقدار است. اشتغال در بخشهای کشاورزی با مقدار ۸۸درصد و در بخش صنعت با مقدار ۹/ ۸۵درصد در رتبههای بعدی قرار دارد. بیشترین درصد انتقال در بخشهای عمده فعالیت اقتصادی مربوط به تغییر اشتغال در بخش صنعت به خدمات از زمستان ۱۴۰۰ به زمستان ۱۴۰۱ با میزان ۶/ ۱۱درصد است. همچنین کمترین میزان انتقال مربوط به انتقال از بخش خدمات به کشاورزی به میزان ۳/ ۱درصد بوده است. این مساله میتواند نشاندهنده آن باشد که در یک سال گذشته صنعت وضعیت روبهجلویی نداشته است. این امر میتواند ناشی از دلایل متعددی مانند نبود آزادی اقتصادی و همچنین تحریمهای اقتصادی در سالهای گذشته باشد.
نوشته حرکت مشاغل خرد از صنعت به خدمات اولین بار در هنر و صنعت. پدیدار شد.