روزنامه رسالت در بخشی از مطلب امروز خود به مساله حجاب پرداخته و مدعی شد است؛ مهمترین تغییر اجتماعی که موج و جو اعتراضی پس از پاییز ۱۴۰۱ رقم زد، تغییر ملموس و واضح در پوشش بود.
در بخشی از این مطلب آمده است؛
آنچه حس میشد این بود که گشت ارشاد با هر اسمی که میخواهیم روی آن بگذاریم به عنوان یک روش، اهمیت و تقدسی پیدا کرده معادل خود حجاب به عنوان یک ارزش. چنان که مخالفت با آن، مخالفت با حجاب یا اجرای آن در عرصه جامعه تلقی میشد. البته اصلاح گشت ارشاد و شیوه مقابله با پدیده بدحجابی کارویژهای بود که پیش از این ماجراها روی میز سیاستمردان بود و حتی شخص رئیسجمهور به وضوح از آن سخن گفته بود؛ اما معلوم نیست چه شد که گشت ارشاد به قوت خود تا پایان شهریورماه ادامه یافت. این خود سؤال مهمی است.
به هر رو در هفتههای اخیر اظهارنظرهای چندی درباره آغاز دوباره مقابله با بیحجابی شنیده شد و شیوههای پیشنهاد شده بعضا تنها سرعت عرفسازی بیحجابی را افزایش میدهد. روشهای قهرآمیز و کریه و بعضا ظلمآلود باعث میشود بیحجابی بار ارزشی پیدا کند و آنچه بار ارزشی داشته باشد، در نگاه مردم مقبولیت و مشروعیت و معروفیت خواهد داشت. حتی اگر فرض محال کنیم روشهای غیر عقلانی به واقع تأثیری هم در کاهش تعداد بیحجابها میگذارد؛ بار ارزشی بیحجابی را میافزاید.
این پیشنهادها هرچند به ظاهر جدیدند، اما امتداد همان راهی هستند که تا به امروز طی شده و موفقیتآمیز نبوده است. این پیشنهادها یعنی ما به جای آنکه از ارزشها دفاع کنیم، از روشها دفاع میکنیم و به جای حمایت از حجاب و محجبه، آن را بیشتر تحت فشار قرار میدهیم. آنچه ما بدان موظفیم، این است که در راستای اجرای احکام و حدود الهی در جامعه تلاش کنیم و به طرف آنها حرکت کنیم و مهم این است که در راه باشیم؛ نه اینکه تنها یک مرام و مسلک را دنبال کنیم. این فرآیند میتواند طولانی باشد و همچنین بسیار سخت اما باید طی شود.