ايسنا : گاهی فرد در شرایطی قرار میگیرد که مجبور به پرخاشگری میشود و احساس بیقراری و آزردگی به او دست میدهد، در نتیجه هنگامی که فشار روی فرد زیاد شود کنترل رفتار سخت میشود و ممکن است نداند کدام رفتار اجتماعی مناسب آن وضعیت است.
پرخاشگری مباحث مفصل و گستردهای دارد؛ در تعریف کلی آن باید بدانیم که پرخاشگری میتواند با انجام حرفها یا حرکات بدون کنترل منجر به آسیب رساندن از نظر روحی و جسمی و عاطفی به خود و دیگران شود که به مرور روابط اجتماعی فرد را مختل میکند.
گاهی فرد در شرایطی قرار میگیرد که مجبور به پرخاشگری میشود و احساس بیقراری و آزردگی به او دست میدهد، در نتیجه هنگامی که فشار روی فرد زیاد شود کنترل رفتار سخت میشود و ممکن است نداند کدام رفتار اجتماعی مناسب آن وضعیت است.
گاهی هم فرد عامدانه و با هدف انتقام گرفتن و آزار و تحریک شخصی دیگر اقدام به عصبانیت و رفتارهای پرخاشگرانه کند. پرخاشگری در کودکان میتواند دلایل متفاوتی از جمله مهارتهای ارتباطی ضعیف، مشکلات جسمی تشخیص داده نشده، استرس یا نامیدی و غیره داشته باشد.
در همین خصوص با یک روانشناس و هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به گفت و گو پرداختیم تا بیشتر با موضوع پرخاشگری در کودکان آشنا شویم. علی احمد پناهی در گفتگو با ایسنا ضمن بیان اینکه پرخاشگری مباحث مفصل و گستردهای دارد، عنوان کرد: ساحت ها و ابعاد وجودی انسان به سه بخش تقسیم می شود که یکی از این ابعاد، بعد بینشی و مربوط به فکر و اندیشه است که رفتار ها متاثر از آن فکر و اندیشه شکل می گیرد؛ بعد دیگر بعد گرایشی و عاطفی است که پرخاشگری در این بعد قرار میگیرد زیرا پرخاشگری در این تعریف جزئی از عواطف محسوب میشود و شامل جلوههای متفاوتی از جمله عواطف مثبت و منفی است.
وی افزود: ابراز محبت، صمیمیت، دلدادگی و مفاهیم دیگری از این قبیل از گرایشها و ساحتهای عاطفی مثبت است؛ در صورتی که خشم، قهر، پرخاشگری و غیره زیر مجموعه گرایشهای عاطفی منفی تلقی میشود، منتهی لازم به ذکر است که معرفی پرخاشگری به عنوان عواطف منفی به این معنا نیست که به طور مطلق مزموم باشد.
پناهی پرخاشگری را گاهی برای حفظ امنیت لازم دانست و توضیح داد: گاهی پرخاشگری توسط انسان برای حفظ امنیت جانی است و از آنجا که امنیت اجتماعی برای انسان ضرورت دارد به همین علت خداوند در وجود انسان این ویژگی را قرار داده، یعنی اگر پرخاشگری نباشد توانمندی دفاعی فرد کامل نیست زیرا در این صورت پرخاشگری عامل دفاع زیستی و اجتماعی می شود؛ ما باید بدانیم اگر این پرخاشگری از حد اعتدال خارج شود ناهنجاری محسوب شده و آسیبهایی را به دنبال خواهد داشت.
وی با بیان اینکه در باب پرخاشگری تعاریف متعددی وجود دارد ادامه داد: برخی پرخاشگری را رفتاری با منظور آسیب رساندن به دیگران میدانند حال ممکن است این آسیب بالقوه یا بالفعل باشد، معنی این رفتار در حال آسیب رساندن است یا قصد آسیب رساندن دارد و یا ظرفیت آسیبرسانی دارد؛ در یک تعریف کامل تر میگویند که پرخاشگری رفتاری در جهت آسیب رساندن به کسی یا چیزی است.
هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: پرخاشگری ممکن است آسیبهای جسمی به دنبال داشته باشد، به عنوان مثال برخی کودکان دعوا میکنند، لیوان پرت میکنند، اسباب بازی پرت میکنند و غیره که در این صورت پرخاشگری وارد حوزههای روانی میشود و جنبه روانشناختی پیدا میکند.
وی ضمن بیان اینکه دلایل متعددی برای بروز پرخاشگری وجود دارد، افزود: گاه ممکن است کودک مورد حجمه قرار گرفته باشد در نتیجه در قالب فحاشی و حمله کردن، پرخاشگری خود را بروز میدهد گاهی هم پرخاشگری را ابزاری برای رسیدن به خواستهها و اهداف خود قرار میدهد و به قدری گریه میکند تا چیزی را که میخواهد به دست بیاورد؛ همچنین نوجوانان نیز ممکن است برای رسیدن به اهداف و امیال خود خانواده ها را مجبور و تهدید کنند.
پناهی در خصوص کنترل پرخاشگری کودکان، اظهار کرد: مربیان توصیه میکنند هنگامی که کودک شروع به پرخاشگری کرد والدین صبر کنند تا آرام شود و رفتارهای هنجار انجام دهد، سپس به خواستههای او رسیدگی کنند در این صورت اجازه نمیدهند که رفتارهای ناهنجار در شخصیت کودک نهادینه و تبدیل به عادت شود؛ متاسفانه معمولاً در این زمینه والدین خطا میکنند و بلافاصله هنگام گریه کردن کودک، هر چه را که میخواهد فراهم میکند بنابراین کودک این رفتار را یاد میگیرد و آن را به یک ابزار تبدیل میکند و آرام آرام این ویژگی ناهنجار، غیر متعارف و غلط در شخصیت کودک نهادینه میشود.
وی درمورد علل پرخاشگری ادامه داد: پرخاشگری از عوامل روانشناختی و شخصیتی است که اصطلاحا نوعی ناپختگی محسوب میشود اشخاصی که شخصیت متزلزل دارند، عزت نفس کافی ندارند، توانایی حل مسئله به طور درست را ندارند، مهارتهای اجتماعی آنها اندک است در نتیجه از سبکهای مقابلهای ناکارآمد استفاده میکنند.
این روانشناس عنوان کرد: یکی دیگر از علل پرخاشگری ناکامی است که در هر سنی ممکن است رخ بدهد، به این صورت که هنگامی که فرد شکست میخورد و به هدف مورد نظرش نمیرسد، شروع به پرخاشگری و داد و بیداد میکند؛ به عنوان مثال فرد در آزمون کنکور خود رتبه خوبی کسب نمیکند این که ازدواجش به سرانجام نمیرسد. وی درخصوص یکی دیگر از عوامل پرخاشگری افزود: عامل بعدی که بیشتر در بزرگسالان دیده میشود ضعف اخلاقی است، هنگامی که افراط تربیت اسلامی نشده باشند و سعه صدر و تابآوری در وجود آنها نهادینه نشده باشد با کوچکترین تحریک عصبی شروع به داد و بیداد و پرخاشگری میکند؛ همچنین مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی نیز میتواند از دیگر عوامل پرخاشگری باشد. پناهی عامل دیگر پرخاشگری را هوش و تحصیلات پایین دانست و خاطر نشان کرد: خوشگلی معمولاً در افرادی که هوش و تحصیلات پایینی دارند بیشتر دیده میشود زیرا درک و تحلیل درستی از مسائل ندارند، درصورتی که یک کودک یا نوجوان با هوش اجتماعی میداند که خواسته های خود را چگونه بیان کند و چه راهی را دنبال کند در نتیجه چنین کودکی محبوب خانواده است زیرا راه تعامل با آنها را یاد گرفته است. وی درخصوص درمان پرخاشگری با اشاره به اینکه تکنیکهای متفاوتی برای کنترل و درمان پرخاشگری در محیط خانواده و جامعه وجود دارد، ادامه داد: یکی از روشهای کنترل پرخاشگری ایجاد تعامل و صمیمیت است به عنوان مثال هنگامی که کودک شروع به پرخاشگری و داد و بیداد میکند باید در مقابل اسکوت کنیم تا توندی اخلاقش فروکش کند؛ در نهایت رفتار همدلانه و محبت آمیز موجب پشیمانی فرد پرخاشگر از رفتار خود میشود و دیگران را تکرار نمیکند. یکی دیگر از روش های کنترل پرخاشگری که از لحاظ دینی هم توصیه می شود تحمل سکوت است زیرا هنگامی که کودک عصبانی باشد و با او برخورد کنیم تحریک میشود و عصبانیت بیشتری از خود بروز میدهد. در پایان لازم به ذکر است که بدانیم تعامل و صمیمیت، خارج شدن از موقعیت منفی، رفتار همدلانه و محبت آمیز، تحمل و سکوت در مقابل فرد پرخاشگر باعث میشود که عصبانیت او فروکش کند؛ همچنین بسیار مهم است که بدانیم تهدید کردن فرد پرخاشگر موقعیت را بدتر میکند و سرزنش کردن و ترساندن از عوامل محرک پرخاشگری و عصبانیت به شمار میرود.