موسی بن جعفر ملقب به امام کاظم (ع) و باب الحوائج ، امام هفتم شیعیان بعد از پدرش جعفر صادق و پیش از پسرش امام رضا (ع) می باشد
در سال ۱۲۷ قمری در مدینه عربستان به دنیا آمد و در ۲۰ سالگی به امامت رسید تا اینکه بعد از ۳۵ سال امامت در ۵۶ سالگی با خرما، مسموم و به شهادت رسید
دلها در فراق امام غریبی سوگوار است که سالها تحت اذیت و تعقیب و شکنجه بود، امامی که مدتها زیر نظر بود و در تبعید و زندانهای تک سلولی و سیاهچالهای بغداد در غل و زنجیر به سر میبرد
اینجا کاظمین است و این روزها، روزهای رجب. وقتی عقربه تاریخ به بیست و پنجم آن نزدیک میشود، دوباره ثانیهها به فریاد میآیند. از نگاه دیوارهای شهر، غم میچکد. ناله حزین مرغان عاشق است که به گوش میرسد: امشب پس از چندین سال روز، چندین سال شب، هفتمین ستاره به آسمان هفتم میرسد؛ ولی غافل از آنکه این مردم، غفلت، سایه گستر چشمهایشان شده است.
دریغ و صد افسوس که نمیدانند اینجا دیگر تازیانه ها شرمِ باریدن دارند! چه سخت است و دردناک، دیدن چشمان خیس و بارانی و منتظر دخترت! او سالهای سال چشم به راهی را تحمل کرد تا تو از سفر برگردی؛ امّا غربت تو با تو عجین بود و سرانجام این چشمها را برای همیشه منتظر و داغدار گذاشت.
معصومه تو، خود هم این غم را به دوش کشید؛ امّا…
حال که دستهایم در جستجوی نگاه خدایی توست، فقط میگویم: ای کاش کبوتری بودم در حریم حرم کاظمین تا بالهای خود را آنقدر در آسمان گرفتهاش میتکاندم که تمام غمهایم در پنجره فولادش گره بخورد!
کاش پرندهای بودم و بالهایم آنقدر وسعت داشت تا به اوج آسمانها میرفتم و پرده سیاه غم را از صورت گرفته خورشید کنار میزدم تا شاید این طرفتر، دل گرفته دختری آرامتر شود!
کاش…
چشم گردون در عزای موسی جعفر گریست
دیده ی خورشید بر آن ماه خوش منظر گریست
او که خود مظلوم و در بند ستمگر بود اسیر
بر غریبی شهید کربلا یک سر گریست
شهادت امام کاظم (ع) تسلیت باد