روزنامه شرق در یادداشتی از رسانههای اصلاحطلب خواست تا مانند رسانههای اصولگرا عمل نکنند.
در این مطلب آمده است: در سالهای آخر دوره ریاستجمهوری حسن روحانی، طغیان تیترها به کار گرفته میشد تا او را مقصر همه ناکارآمدیها جلوه دهند.شاهد فضاسازیهای شدیدی بودیم که نمادی از «بیمسئولیتی رسانهای» بود. مخالفان، اندک درکی از پیچیدگیهای اداره دولت در زمان تحریم داشتند. گویی هیچ چیز و هیچ کس جلودارشان نبود و چنین مینمود که با لذتی وافر «ناکامی»های دولت روحانی را به رخ میکشیدند و راست و دروغ را در هم میآمیختند.
هرگونه شایعهای را بیپروا و با تیترهای درشت در روزنامههایشان بازتاب میدادند. به جایی رسیده بودند که انگشت اتهام را نیز به سوی مردم نشانه میرفتند که «این است نتیجه انتخابتان؛ پس طعم تلخ میوه انتخاب غلط خودتان را بچشید». گویی هنوز مناظرههای انتخاباتی سالهای ۹۲ و ۹۶ را فراموش نکرده بودند و با لذتی وصفناپذیر سرمست انتقامجویی بودند.
مهمترین چیزی که ا آزاردهنده بود، نهاین تیترها و انتقامها بلکه ترویج بیاخلاقی رسانهای برای جوانانی بود که در ابتدای زندگی سیاسیشان بودند و این تجربه به الگویی عمیق در روح و جانشان تبدیل میشد. این خود اثر تربیتی بسیار مخربی برای آینده سیاسی آن جوانان داشت.
در اواخر دولت روحانی هشدارهایی داده شد که این جریان افسارگسیخته رسانهای بهزودی و در دولت بعدی تماما به سوی خودتان باز خواهد گشت. چون مردم کاری به این ندارند که فلان دولت تازه بر سر کار آمده است. آنان «دولت» را یک پدیده مستمر میبینند و کاری به روحانی و رئیسی ندارند. دولت برای آنان یک کُل واحد است و صبر و طاقتی که به سر آمده باشد، خشک و تر را با هم میسوزاند. افسوس که هشدارها کارگر نمیافتاد و دیدند که بهزودی تنور داغ مطالبات، نان سوختهای برای قدرت آنان به بار آورد.
اینک، اما ورق برگشته است و باید به رسانههای اصلاحطلب هشدار داد که نباید انتقام گرفت و با تیترهای تحریککننده بیش از این فضای جامعه را ملتهب کرد. اولا، اخلاق سیاسی در چنین برهههایی در عمق خاطره جوانان مینشیند و این یک وظیفه ملی برای «بزرگترهاست» که الگویی سالم برای تربیت سیاسی جوانان ارائه دهند. ثانیا، «انتقامگیری رسانهای» نوعی خودزنی است و دود آن راست به چشم مردم میرود و سفره آنان را کوچکتر خواهد کرد.
فضای اقتصادی به اندازه کافی ملتهب است و ما نباید آتش بر آتش بیفزاییم. بهویژه باید سعی کنیم که هراس روانی اقتصادی افزون نشود. هر تیتر و سخن ما که التهاب روانی را افزایش دهد، تأثیر بیکفایتیها را بر مردم بیشتر خواهد کرد. گرانی بیشتر، فقر افزونتر و ناامنی بیشتر خواهد شد.
بدیهی است که نباید از انتقاد و اعتراض دست کشید اما در عین نقدهای جدی باید سعی کنیم دولت را راهنمایی و راهگشایی کنیم؛ اگرچه بر این باور باشیم که «اینها گوش نمیکنند». در هر موضوع خُرد و کلانی به ارائه راهحلها بپردازیم و آن را تکرار و تکرار و تکرار کنیم، بلکه مؤثر واقع شود.